خلاصه ماشینی:
امام خمینی در عین اینکه بحران معرفتی بلوک معرفتی بلوک غرب را بیان کرده و میفرمایند: «از توطئههای مهمی که در قرن اخیر،خصوصا در دهههای معاصر و به ویژه پس از انقلاب آشکارا به چشم میخورد،تبلیغات دامنهدار،با ابعاد مختلف برای مأیوس نمودن ملتها و خصوص ملت فداکار ایران از اسلام است،گاهی ناشیانه و با صراحت به اینکه احکام اسلام که هزاروچهارصد سال قبل وضع شده است نمیتواند در عصر حاضر کشورها را اداره کند، یا آنکه اسلام،یک دین ارتجاعی است و با هر نوآوری و مظاهر تمدن مخلف است و در عصر حاضر نمیشود کشورها از تمدن جهانی و مظاهر آن کناره گیرند و امثال این تبلیغات ابلهانه و گاهی موذیانه و شیطنتآمیز.
»10 پروژه مدرنیته،به اینجا هم منتهی نشد،بلکه زمینهای را فراهم کرد که همه ادیان زنده و پویا و فعال جهان را که در رأس همه آنها دین اسلام است،به عنوان مخلف تمدن،از صحنه خارج کنند؛این طرح،در کشورهای غربی،کاملا انزوای دین را نتیجه داد؛از دیدگاه امام خمینی،مدرنیته به خودی خود مفهوم نیست بلکه دین ستیزی آن است که برای انسان هویتسوز است: «ادعای آنکه اسلام،با نوآوریها مخالف است،همان سان که محمد رضا پهلوی مخلوع میگفت که اینان میخواهند با چارپایان در این عصر سفر کنند،یک اتهام ابلهانه بیش نیست، زیرا اگر مراد از مظاهر تمدن و نوآوریها،اختراعات و ابتکارات و صنعتهای پیشرفته که در پیشرفت و تمدن بشر دخالت دارد، هیچگاه اسلام و هیچ مذهب توحیدی با آن مخالفت نکرده و نخواهد کرد،بلکه علم و صنعت مورد تأکید اسلام و قرآن مجید است،و اگر مراد از تجدد و تمدن به آن معنا است که بعضی روشنفکران حرفهای میگویند که آزادی در تمام منکرات و فحشا و حتی هم جنسبازی و از این قبیل،تمام ادیان آسمانی و دانشمندان و عقلا با آن مخالفند.