چکیده:
بد رفتاری با کودک یک مشکل بهداشتی-روانی است که مورد بی توجهی زیادی قرار گرفته است. در ایران به دلیل فراوانی عوامل مستعد کننده و همچنین وجود شواهد گوناگون، به نظر می رسد میزان شیوع بدرفتاری با کودکان بالا باشد، ولی میزان گزارش قانونی آن بسیار کم است. هدف از این مطالعه، تعیین شیوع بدرفتاری جسمی با کودک در دو منطقه کاملا متفاوت تهران از نظر وضعیت اقتصادی اجتماعی و بررسی برخی از عوامل مخاطره آمیز بوده است .
در این پژوهش مقطعی که در دو منطقه 20 و 3 آموزش و پرورش تهران در سال 1375 انجام شد، مجموعا 840 کودک با نسبت مساوی از دو منطقه، دو جنس و سه مقطع دبستان، راهنمایی و دبیرستان، با روش تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. کودکان دو منطقه از نظر بعد خانوار ،تحصیلات پدر و میزان اشتغال مادر تفاوت قابل ملاحظه ای داشتند اما از نظر سن پدر و مادر و میزان مهاجرت محسوسی نشان نمی داد.
میزان شیوع بدرفتاری جسمی با کودک با اطمینان 95 درصد در منطقه 20 ،با شیوع 37 تا 46 درصد و در منطقه 3 با شیوع 16 تا 24 درصد بوده است. عاملان بدرفتاری را در منطقه 20 بیشتر مادران و در منطقه 3 به نسبت مساوی مادران و پدران تشکیل می داند. مهمترین کودکان در معرض خطر بدرفتاری جسمی در منطقه 20، کودکان سنین راهنمایی (ابتدای سنین نوجوانی) و کودکان دارای پدر بیکار بوده اند. در منطقه 3، دختران دبیرستانی و کودکانی که تحصیلات پدرشان در حد دیپلم یا کمتر بود، بیشتر در معرض خطر بوده اند. این تحقیق با حمایت مالی ستاد "شهر سالم" و معاونت پیشگیری سازمان بهزیستی کشور انجام شده است.
خلاصه ماشینی:
"جدول 2-توزیع درصدی بیشترین میزان تنبیه بدنی و بدرفتاری جسمی با کودک در مناطق مورد پژوهش(1375) نوع ارتکاب*تنبیه بدنی*بدرفتاری جسمی منطقه*منطقهء 20 308 n *منطقهء 3 250 n *منطقهء 20 115 n منطقهء 3 83 n بیشترین منبع ارتکاب برای هر کودک پدر*9/42*2/47*8/27*5/38 مادر*3/37*8/42*4/37*5/38 سایرین*8/19*10*8/34*23 جمعکل*100*100*100*100 مقایسهء این نتایج با مرتکبین تنبیه بدنی نشان میدهد که گرچه پدران بیشتر عامل تنبیه بدنی بودهاند،ولی مادران در منطقهء 3 سهم مساوی با پدران در ایجاد صدمه داشته و در منطقهء 20 سهم بیشتری را به عهده دارند.
بنابراین به نظر میرسد علت پایین بودن میزان بدرفتاری جسمی با کودک در منطقهء 3 علاوه بر تحصیلات بالای پدر و عدم بیکاری پدر به عوامل دیگری مربوط میباشد که در این تحقیق مورد بررسی قرار نگرفته است.
عواملی مانند صفات و وضع تحصیلی کودکان،درآمد خانواده،وضعیت مسکن،وضعیت روانی والدین،بیماریهای جسمی کودکان و والدین،توقعات والدین یا میزان آگاهی آنان،خواسته یا ناخواسته بودن فرزندان،میزان فشاروانی موجود در خانواده،میزان حمایتهای در دسترس خانواده،میزان مورد بدرفتاری قرار گرفتن والدین در کودکی و عوامل دیگر،برای نتیجهگیری در خصوص اطلاعات و دادههای ارائه شده در این بخش یادآوری چند نکته زیر ضروری است: -در تمام نظریههای روانشناختی،نقاط ضعف و قوت وجود دارد و هر یک از جهتی قدرت تشخیص دارند و از جهاتی نیز از ضعف خاص خود برخوردارند.
بنابراین نتیجه این پژوهش برای منطقهء 20 میتواند راهکار بهرهمند کردن همگانی از نعمت تحصیلات عالی برای کاهش میزان بدرفتاری جسمی با کودک باشد یا میتوان اقدامات پیشگیری از بدرفتاری با کودکان را اختصاصا روی کودکانی متمرکز کرد که والدین آنها تحصیلات زیر دیپلم داشته یا پدر آنها بیکار بوده است."