چکیده:
بحث از ثروتهای جامعه مسلمین
که شعبه مهمی از اقتصاد اسلام به شمار میرود متاسفانه نه تنها برای اکثریت مردم
ناشناخته باقی مانده و اطلاعات عموم مردم درباره آنها بسیار کم و ناقص میباشد،
بلکه در میان دانشمندان و متخصصان علوم اسلامی نیز کمتر مورد توجه واقع شده و به
اصطلاح غریب و مظلوم واقع شده است.علل و اسباب عدم توجه به این مسئله مهم، قابل بحث
و بررسی است-در این مورد نظر مستشرقین و غرض ورزی آنها باید مورد توجه قرار
گیرد-مقاله حاضر بخش اول در این مسئله مهم اسلامی است که از نظرتان میگذرد و
بخشهای آینده در شمارههای آینده انشاء ا...به تدریج به نظر خوانندگان میرسد.چون در این بحثها مقصود اصلی بیان دیدگاه اسلام در ثروتهای عمومی است و یک بحث
تخصصی و پژوهشی است ناچار ماخذ و منبع اصلی ما نیز محکمترین و اساسیترین ماخذ
اسلامی خواهد بود که عبارت از قرآن و احادیث معتبر وارد از پیشوایان اسلام است و
لذا نکته اصلی در این سلسله از مقالات، بیشتر قرآن و احادیث معتبر اسلامی خواهد بود
منتهی طبیعی است که مطالب تاریخی و نظرات علما و اهل فن در جنب این مطالب بیش خواهد
آمد.اهمیت بیشتر این مسئله در این است که طبعا با بحث- های ولایت فقیه و وظایف ولی
فقیه و کیفیت اختیارات و حدود او البته در محدوده بحث ثروتهای عمومی، در رابطه
مستقیم و نزدیک قرار میگیرد که در جای خود مفید است.مسئله انفال از جمله مسائل مهم اساسی فقه اسلام به شمار میرود، ولی متاسفانه در
نظر عده زیادی از مسلمین، جز جمعی از خواص و مطلع به احکام اسلام و قوانین آن، مبهم
و نامعلوم است و اگر عدهای از آن اطلاعاتی کم و بیش داشته باشند، بسیار محدود و
ناقص است.دلیل آن هم روشن است، زیرا این مسئله مهم اسلامی از طرف نویسندگان و
گویندگان، کمتر مورد بحث قرار گرفته و تنها در متون معتبر اسلامی، از قرآن و
احادیث، از جنبههای مختلف، بیان شده و به منزله مواد خامی است که روی هم انباشته
شده و دست نخورده باقی مانده است.اگر روی این مواد اصلی به صورتهای مختلف کار میشد، مردم مسلمان از نظرات جالب
اسلام در مورد ثروتهای عمومی آگاهی می- یافتند، و میدیدند که علی رغم تبلیغات
دشمنان، اسلام، دینی جامع بوده و از جنبه- های مختلف اقتصادی و اجتماعی نیز در
مسائل زیر بنایی جامعه مسلمین قوانینی همه جانبه ابراز کرده و موارد اصلی از طبیعت
و زمین را در اختیار هیچ فرد بخصوصی نگذاشته و آن را جزو ثروتهای عمومی به شمار
آورده است.
خلاصه ماشینی:
"از این آیه اجمالا استفاده میشود که نظرها در زمان نزول قرآن از طرف عدهای سودجو و فرصتطلب، به مسئله انفال دوخته شده بود و از این ثروت عمومی، به نفع شخص خود استفاده میکردند و در مقام استفاده غیر مشروع از آن بودهاند گرچه در کتابهای فقهی که باب انفال را نوشته- اند، عنوان آن راما یختص بالامام (یعنی آنچه مختص به امام و شخص امام است)قرار دادهاند، و لکن مطالعه تاریخ ائمه(ع)روشنگر این حقیقت است که آنان نیز انفال را در مصالح عمومی صرف می- کردند در تواریخ معتبر میخوانیم که شخصی در زمان علی(ع)از دنیا رفت و برای او وارثی نبود که به حضرت علی (ع)در این خصوص مراجعه کردند و آن مال را به ایشان سپردند.
و لکن آنچه از مجموع صدر و ذیل آیه استفاده میشود این است که بین مسلمانان در صدر اسلام و خصوصا بین علما و بزرگان صحابه، در مسئله انفال و اینکه مراد از آن چیست؟اختلافی وجود داشت، چنانچه مرحوم علامه طباطبایی، در تفسیر المیزان، بعد از ذکر این مسئله، تصریح میکند که: تفریعیکه در دنباله آیه نقل آمده، فاتقو الله و اصلحوا ذات بینکم، دلالت دارد بر این که خصومتی بین مسلمانان و اختلاف آنان، در امر انفال بود، زیرا معنای ذیل آیه، این است: پس، از مخالفت فرمان خدا بترسید و سخنی را که میان شما(درباره انفال) در جریان است، اصلاح کنید و خدا و پیامبرش را فرمان برید، که شما مسلمان هستید."