چکیده:
نظریه وحدت جهان در تاریخ اندیشه بشری به صورت های گوناگونی مطرح شده است. پیروان این نظریه از راه های متعددی به اثبات این نظریه پرداخته اند. در برابر این نظریه، مفهوم جهان های ممکن مطرح است که به نوعی بر تعدد جهان ها دلالت دارد. در این نوشتار سعی شده است تا این دو نظریه مطرح شده، دلایل آن ها مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
The theory of the unity of the world was considered in different types in the history of human's thought. The supporters of this theory have tried to prove it in many ways. In contrast to this theory، there is the concept of possible Worlds that accept multiplicity of the world.
In this paper we try to have a critical discussion on each of these two theories. Then we evaluate the reasons and justifications of each of them.
خلاصه ماشینی:
"در آنجا وجود ندارد؟و یااینکه جهان ممکن جهانی است که در پیوند اجزا با جهان کنونی تفاوت دارد؟آیاجهانهای ممکن بهگونهای هستند که میان آنها و این جهان،از نظر پیوند و ارتباطهیچگونه اتصال فیزیکی و یا ارتباط از راه دور برقرار نمیباشد؟و بالاخره آیا اصولا تصورجهان دیگری که هیچگونه پیوند مستقیم و یا غیرمستقیم با جهان ما ندارد،بهگونهایکه نه یکی علت دیگری و نه هر دو معلول علت ثالثی باشند،فرضی معقول و قابل تصوراست؟ علاوه بر آنچه که مطرح شد،پرسشی که پاسخ به آن در فهم و نقد و بررسی هرکدام از دو نظریه اهمیت دارد،این است که معنای جهان چیست و قلمرو آن تاکجاست؟آیا مفهوم جهان درنظر طرفداران وحدت جهان دقیقا به همان معنایی استکه در اندیشه پیروان جهانهای ممکن وجود دارد؟ اگر مراد از جهان مجموعهی هر آنچه هست باشد،دیگر تعدد جهان معنایینخواهد داشت،زیرا در برابر هستی چیزی وجود ندارد و هر آنچه به جز هستی و وجوداست،عدم محض است.
در صورت دوم نیز با توجه بهاینکه عدم امری محال است آیا قدم گذاشتن در آن معقول است؟ علاوهبراین،چنانکه گذشت،با توجه به برخی معیارها،از نظر عقلی،وجود عوالممتعددی که هیچگونه رابطهی علی ومعلولی میان آنها برقرار نیست،ممکن نمیباشد؛زیرا یا این جهانهای متعدد و کاملا بیارتباط با یکدیگر،هرکدام علتهای متفاوتی دارند که لازمهی آن،تعدد علت حقیقی و رب جهان است و با توحید منافات دارد و یااینکه همه آنها معلول علت واحدی هستند که لازمهی آن،صدور کثیر از واحد است."