چکیده:
این مقاله سعی کرده است با استفاده از روش شناسی اقتصاد خرد به این سؤال پاسخ دهد که الگوی مصرفی که مبنای محاسبه CPI و نرخ تورم قرار می گیرد، نماینده الگوی مصرف چه بخشی از جامعه است؟ و آیا تفاوتی میان نرخ تورم خانوارهای ثروتمند و فقیر کشور وجود دارد؟
برای پاسخ به این سئوال در بخش مبانی نظری با استفاده از مباحث شاخص هزینه زندگی اثبات شد که الگوی مصرف مبنای محاسبه CPI، نزدیک به الگوی مصرف خانوارهای ثروتمند جامعه است. محاسبه های انجام پذیرفته در این تحقیق نشانگر آن است که الگوی مصرف سبد CPI در سال 1383، نزدیک به الگوی مصرف خانوارهای دهک هشتم هزینه ای است. در مقابل روش مرسوم محاسبه وزنهای اقلام مشمول CPI، روش مردم مدارانه است، بهطوریکه همه خانوارها، اهمیت یکسانی در تشکیل سبد CPI دارند. وزن اقلام مشمول CPI، میانگین ساده ای از وزن اقلام فوق در سطح خانوارها است. تفاضل CPI و نرخ تورم محاسبه شده به دو روش فوق الذکر، بهعنوان شکاف CPI و تورم معرفی می شود. تجزیه و تحلیل این شکاف نشانگر آن است که علامت منفی شکاف فوق بیانگر تورم بالاتر برای خانوارهای با هزینه پایین است. نتایج بهدست آمده برای محاسبه شکاف تورم طی دوره 85- 1369، نشان میدهد که بهجز دو سال 1373 و 1374 در تمامی سالهای این دوره نرخ تورم خانوارهای با هزینه پایین، از نرخ تورم خانوارهای با هزینه بالا، بیشتر است. این شکاف با لحاظ کردن تعدیل کیفی CPI افزایش می یابد.
This paper attempts to employ microeconomics methodology to answer the following questions: For which group of society the consumption pattern which is used as a basis to calculate consumer price index (CPI) and inflation rate، stands for is there any difference between inflation rate of poor and rich households in IRAN? Calculations done in this paper show that the consumption pattern which belongs to CPI basket (2004) is close to household consumption pattern which is in the 8th decile of expenditure distribution. Beside the conventional method of calculating expenditure shares of items included in CPI basket، the democratic method is provided to all households to have equal importance (weight) in creating CPI basket. the expenditure share of items included in CPI basket is a simple average of the expenditure share of items across households.In the democratic approach، the expenditure pattern of each household is considered in equal measure in determining the CPI index. The difference between CPI(inflator rate) calculated according to the above mentioned methods is called as CPI (inflation gap) or Plutocratic gap. Analysis of this gap shows that negative plutocratic gap implies higher inflation rates for households with low expenditure (the poor).The obtained results of calculating inflation gap during 1369-1385 (1990- 2006) in IRAN show that in this long period (except the years 1373 and 1374) inflation rate of household with lower expenditure (the poor household) is higher than that of household with higher expenditure (the rich household). This gap is increased when we include CPI quality adjustment.
خلاصه ماشینی:
بررسی شکاف تورمی میان خانوارهای مناطق شهری ایران* اکبر کمیجانی استاد دانشکدة اقتصاد دانشگاه تهران ابوالفضل غیاثوند دانش آموختة دورة دکتری دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تاريخ دريافت: 1/11/1387 تاريخ پذيرش: 7/7/1388 چکیده این مقاله سعی كرده است با استفاده از روش شناسی اقتصاد خرد به این سؤال پاسخ دهد که الگوی مصرفی که مبنای محاسبة CPI و نرخ تورم قرار میگیرد، نماینده الگوی مصرف چه بخشی از جامعه است؟ و آیا تفاوتی میان نرخ تورم خانوارهای ثروتمند و فقیر کشور وجود دارد؟برای پاسخ به این سئوال در بخش مبانی نظری با استفاده از مباحث شاخص هزینة زندگی اثبات شد که الگوی مصرف مبنای محاسبة CPI، نزدیک به الگوی مصرف خانوارهای ثروتمند جامعه است.
همانطورکه در بخش 2-4 بحث شد، چون در روش مردممدارانه خانوارهای با هزینة پایین و متوسط نقش بیشتری در تعیین سهمها برای محاسبة CPI، نسبت به روش ثروتمدارانه دارند، لذا چنانچه مقدار CPI روش مردم مدارانه بیشتر از ثروت مدارانه باشد، نشانگر آن است که خانوارهاي با درآمد پایین نسبت به خانوارهای ثروتمند با افزایش بیشتری در سطح عمومی قیمتها و هزینة زندگی مواجهاند.
4- مأخذ: یافتههای تحقیق برای اینکه بتوانیم این موضوع را دقیقتر بحث کنیم، نرخ تورم بهعنوان درصد رشد شاخص CPI هر سال نسبت به سال قبل در نظر گرفته شده و شکاف میان دو روش محاسبه تورم بهدست آمده است.