خلاصه ماشینی:
"7-وقتی به کتابهای موجود از معتزله مراجعه میکنیم،اثری از عقیده تفویض به صورت روشن به چشم نمیخورد،ما در این جا به ترجمه گفتار قاضی عبد الجبار بسنده میکنیم و تحقیق در دیگر موارد را به وقت دیگر موکول میکنیم وی میگوید: عدلیه،بر این نظریه اتفاق دارند که افعال بندگان،از تصرف در طبیعت گرفته تا نشستن و برخاستن و کارهای دیگر از خود آنان سر چشمه میگیرد،و خدای عز و جل آنان را بر انجام این کارها توانا ساخته است،و برای آنان،انجام دهنده و پدید آورندهای جز آنها نیست،هر کس بگوید خدای سبحان خالق و پدید آورنده آنهاست،خطای بزرگی را مرتکب شده است و انجام فعلی را به دو فاعل وابسته دانسته است3.
11-چیزی که این نظریه را تأیید میکند و اینکه معتزله از نافیان جبر بودهاند،نه از قائلان تفویض،این است که شیخ مفید،استاد کلام شیعه در قرن چهارم(336- 413)در مسأله«افعال عباد»معتزله را با امامیه همرأی میداند و میگوید:همه معتزله جز «ضرار»و پیروان او،گروهی از زیدیه و خوارج با امامیه همرأی و هم نظر هستند3عطف این گروهها بر امامیه و متحد معرفی کردن آنان نشانه همسنگر بودن معتزله با امامیه در این مسأله است،و اگر معتزله،در سنگر تفویض از خود دفاع میکردند شایسته نبود،آنان را به خاطر یک قدر مشترک«نفی جبر»متحد امامیه معرفی کنند،و ظاهر عبارت این است که از نظر محتوا کاملا یکسان میباشند نه اینکه هر دو نافی جبرند،هر چند یکی«تفویضی»و دیگری «امر بن الامرینی»هستند و در عین حال همگی زیر چتر«آزادی انسان در انتخاب فعل» قرار دارند د راین صورت عبارت یاد شده گواهی بر تبرئه معتزله نخواهد بود."