خلاصه ماشینی:
"طلوزان حکیمباشی*عرض کرد که امروز دو خوشحالی دارم:یکی اینکه شما [ناصر الدین شاه]پلنگ شکار کردید،دیگر اینکه قشون فرانسه مملکت تونس را فتح کردند.
محمد علیخان امین السلطنه که شخص بیسواد بیفهم است،جز خندهء بیقاعده معلومات دیگر ندارد و سالی هزار تومان مداخل دارد،دو سه بار پرسید که استعجاب چه معنی دارد؟بالاخره من تنگ آمدم،گفتم:استعجاب حیوانی است چهار گوش و سه چشم دارد!خیلی خفیف شد.
مدتی تعریف از کفایت امین السلطان بود که امسال از گمرک،دویست هزار تومان به من [شاه]خدمت کرده است و هرچه چهلچراغ و اسباب زینت در این اطاق است و ساختمان عمارت اسبدوانی و راه قم را از این تفاوت نموده است.
عمارت اسبدوانی که سالی دو مرتبه و هر دفعه چهار ساعت آنجا توقف است،چرا باید سی هزار تومان خرج بشود؟چه عیب داشت که این تفاوت را به مخارج لازمهء دولت میرسانید؟ نامه به سلاطین فرنگ شب به موجب دعوت به جهت اسمگذاران نصرت الدین میرزا پسر شاه که شب شش بود، در خانه رفتم..."