خلاصه ماشینی:
"راست است که برقراری رژیم مشروطه کاملا بنفع توده مردم تمام نشد و حتی جنگاوران و پیشهوران کارشان به خواری و سختی کشید (مثلا ستارخان)اما درهر صورت،جانبازیها ومردانگیهای مجاهدان پاکدل آذربایجان بود که محمد علی میرزای گستاخ را به زانو درآورد و دیگر تودههای مردم را برانگیخت و ثابت کرد که شرقیان هم شایندهء زندگانی آزاد میباشند.
آنها میخواستند کار را با ستمدیدگی و نمایش مظلومیت ملت و برانگیختن حس ترحم و انساندوستی محمد علی میرزا و دیگر سردمداران از پیش ببرند و نیازی به آمادگی نظامی و قیام مسلحانه نمیدیدند،و اگر روز بمباران مجلس آزادیخواهان تهران با وجود شجاعت بسیاری که نشان دادند نتوانستند بیش از چند ساعتی جنگ را ادامه دهند،علتش همین نداشتن آمادگی بود.
گذشته از دشمنی میان شیعی و سنی،گرفتاریهای دیگر هم بنام شیخی و متشرع و کریمخانی درمیان بود که خود مایهء جدائی مردم میشد و آنها را از کار های مملکتی غافل میکرد و کار نهضت را لنگ میکرد چنانکه در زمان استبداد محمد علی میرزا و جنگهای تبریز یک گرفتاری انجمن ایالتی این بود که آتش نزاع دستههای مختلف مذهبی را در شهرهای دور و بر خاموش کند.
» اثر و نتیجهء مبارزههای چهار ماههء نخست تبریز(از تیرماه 1287 تا آخر مهر)این شد که آزادیخواهان شهرهای دیگر ایران که بعد از بمباران مجلس خاموش شده بودند،تکانی خوردند و بهمکاری با آذربایجان پرداختند و همین تکان و همکاری بود که پس از سیزده ماه که از بمباران مجلس میگذشت،بفتح تهران و فرار محمد علی میرزا انجامید."