چکیده:
در میان ایالات و شهرهای ایران، کردستان از ایالاتی است که تواریخ محلی متعددی دارد که اکثر آنها در دوره قاجاریه به نگارش درآمده اند. دوستداری وطن و برجسته کردن جایگاه آن در تاریخ ایران و علاقه شخصی مورخان محلی و نیز تشویق حاکمان محلی، از عوامل ظهور تاریخ نگاری محلی کردستان به شمار می رود. شرف نامه بدلیسی پایه تاریخ نگاری محلی کردستان و منبع الهام مورخان بعدی کرد، در دوره صفویه نوشته شد. در دوره قاجاریه تاریخ نگاری محلی کردستان تداوم یافت و به اوج رسید و نخستین تاریخ نگار زن ایرانی نیز در عرصه تاریخ نگاری محلی کردستان ظهور کرد. تاریخ نویسی محلی کردستان، به طور عمده حول محور طوایف و امرای کرد، بویژه امرای اردلانی سنندج و احوال و رویدادهای مربوط به آنها به نگارش درآمده است. در اواخر دوره ناصری و دوره مظفری با نگارش حدیقه ناصری و تحفه ناصری ویژگیهای شناخته شده تاریخ نویسی محلی، از جمله توجه به جغرافیا، مسایل اجتماعی، فرهنگ، جمعیت، طبقات، وضع عمومی و وضع اقتصادی و کشاورزی در تاریخ نویسی کردستان نمود پیدا کرد. با وجود طرح پاره ای دیدگاههای جدید انتقادی تاریخ نویسی کردستان در اواخر دوره قاجاریه، تاریخ نگاری محلی کردستان را می توان تداوم تاریخ نویسی سنتی ایران دانست.
Among Iran's States and cities، Kurdistan has various local historiographies، mostly written in the Qajar era. Patriotism and its outstanding stand in Iran and also personal interests of historians as well as the encouragement of local governors are a few reasons of the appearance of the local historiography of Kurdistan. Sharafname-ye Badlisi، is the Source of Kurdistan's local historiography and also a reference of other Kurd historians was written in the Safavid era. During the Qajar era، local historiography of Kurdistan went on and found its enlightened summit and position. The first female historian of Iran belonged to the local historiography of Kurdistan. Kurdistan's historiography mostly deals with Kurd tribes and governors، especially Ardalani's governors of Sanandaj and as well as the events related to them. During the end of the Naseri's and the Mozafari's era، two books named: Hadiqe-ye Naseri and Tohfe-ye Naseri were written. These books highlighted well features and properties of local historiography including، geographical and social issues، culture، population، social classes، public place، financial condition and agricultural situation.
Even if، at the end of the Qajar era، new critical viewpoints were proposed in Kurdistan historiography، the local historiography of Kurdistan can be considered as a continuum of traditional historiography of Iran.
خلاصه ماشینی:
البته علاوه بر این نکته،از حیث فن و اندیشه و تفکر تاریخی مندرج در اینگونه تواریخ نیز باید به نکاتی اشاره نمود و آن اینکه تواریخ محلی با همه ویژگیهای ارزندهای که سنگ بنای تاریخ اجتماعی را شکل میدهد،از توصیف و روایت فراتر نمیروند و علتیابی حوادث و رویدادها و نیز روابط درونی پدیدهها و حوادث در آنها دیده نمیشود و از این حیث،با غالب تواریخ عمومی و سلسلهای همسان هستند و در تداوم تاریخنگاری سنتی ایران قرار می گیرند؛هرچند در اواخر دوره ناصری به بعد دیدگاههای جدید تحقیقی و انتقادی در باب نگارش تاریخ در برخی تواریخ محلی از جمله نزهة الاخبار و تحفه ناصری دیده میشود.
تاریخنگاری محلی کردستان که این مقاله به آن اختصاص دارد،بسیاری از ویژگیهای تاریخنگاری محلی ایران را داراست؛بویژه شرفنامه بدلیسی، حدیقه ناصری و تحفه ناصری تواریخی هستند که در آن جغرافیا و آداب و رسوم،طبقات،قنوات،آبها و رودها و ایلات و اقوام کرد با پدیدهها و رویدادهای تاریخی پیوند خوردهاند؛اما برخی تواریخ محلی از جمله لب التواریخ خسرو مصنف و تاریخ اردلان مستوره کردستانی،تاریخ سیاسی کردستان با محوریت امرای اردلانی هستند و فاقد ویژگیهای عمومی و مشترک تاریخنویسی محلی در ایران.
زبدة التواریخ شریف قاضی دومین کتابی بود که در تاریخ نگاری محلی کردستان به نگارش درآمد و منبع الهام تاریخنویسان بعدی کرد،بویژه برای دوره واپسین صفوی و نادری و زندیه قرار گرفت؛به طوری که مستوره کردستانی و دیگر مورخان کرد در نوشتههای خود از آن بهره فراوانی بردند.
امیر شرف خان بدلیسی در این سال با نگارش شرفنامه پایه تاریخنگاری محلی کردستان را بنا گذاشت و تاریخ او منبع الهام تاریخ نویسان کرد شد.