خلاصه ماشینی:
"طبری در حوادث سال 141 هجری مینویسد که خازم بن خزیمه داخل رویان شد و آن را فتح کرد و ابن اسفندیار نام«حکام و ولات»را که پس از«استیصال اولاد جیلانشاه»از«دار الخلافه»به طبرستان فرستاده میشدند نقل کرده است(تاریخ طبرستان،ص 178)؛این میرساند که در«فتح طبرستان»فرزندان جیل بن جیلانشاه،اعم از فرزندان دابویه و بادوسپان،از میان رفته بودند و«رویان»جزو متصرفان خلیفه شده بود.
این بادوسپان بن گردزاد اصفهبذ لفور معاصر حسن بن زید علوی معروف به حالب الحجارة بود که در 250 هجری در طبرستان خروج کرد(تاریخ طبرستان،ص 230)در صورتی که اگر او نوهء بادوسپان پسر جیل گاوباره بود بایستی زمانش مدتها پیش از این تاریخ باشد و از قضا سید ظهیر الدین مرعشی در سالهای سلطنت که برای هر یک از بادوسپانان پرداخته ملاحظهء این کار را کرد هاست و بنا به محاسبهء سالهایی که او به دست داده است «بادوسپان پسر خورزاد»یعنی همان«اصفهبد بادوسپان که هر روز ششصد مرد را نان دادی»بایستی از سال 105 تا145 هجری حکومت کرده باشد در صورتی که چنانکه گفتیم او معاصر حسن بن زید علوی بوده که در 250 هجری در طبرستان و رویان قیام کرده است.
به نقل و مادولونگ در مقالهء«امارات کوچک در ایران شمالی»(در <تاریخ ایران کیمبریج>،ج 4،ص 218)از<سکههای آمل>تألیف استرن (1967)سکههایی به دست آمده است که در سالهای 337 و 343 هجری در آمل به نام«استنداران»ضرب شده است،ما دیگر خبر درستی از استنداران رویان نداریم تا آنکه در قرن پنجم هجری در زمان حکومت«شاهنشاه غازی رستم بن علی»در مازندران،که از«باوندیان»و معاصر سلطان سنجر سلجوقی بود،به نام«استندار رویان»برمیخوریم،نام این استندار«شهر یوشن»است که در کتاب مولانا اولیاء الله و سید ظهیر الدین مرعشی تحریف شده و به صورت«شهر یوش»و«شهر نوش» درآمده است."