خلاصه ماشینی:
"اما سوال اصلی آن است که چرا ما به دیپلماسی انرژی نیاز داریم و این حوزه از چه زمانی آغاز شده است؟ در دهههای اخیر و بعد از جنگ جهانی دوم با افزایش ارتباطات بین دول مختلف و جهانی شدن کالاهای اساسی و خصوصا کالاهای تجدیدناپذیر و فناپذیر،آرامآرام رقابت برای تصاحب این کالاها افزایش یافت.
ولی در دههء 09 که جهان تحولات بسیاری همچون فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و بازتعریف مناسبات قدرت در دنیا را تجربه کرد و متعاقب آن در قرن 12،توسعهء اقتصاد جهانی با اقتصاد چین یک گرانیگاه جدید پیدا کرد و توسعهء اقتصادی از یک مقولهء غربی به یک مقولهء شرقی تغییر یافت؛مسئلهء انرژی هم به ناگاه در سلسلهمراتب قدرت جایگاه جدیدی پیدا کرد و همهء کشوهای ذینفع در بازار انرژی شامل تولیدکنندگان، مصرفکنندگان،توزیعکنندگان،صاحبان سرمایه و تامینکنندگان مالی و صاحبان خطوط لوله همه به این امر پیبردند که با یک ابزار قدرت سروکار دارند که استفادهء صحیح و ناصحیح از ان،آثار خاص خود را به بار خواهد آورد.
از دیدگاه دیگر نیز بخش انرژی،یک ابزار قدرت برای تأمین امنیت ملی کشور است و از این ابزار قدرت در مناسبات سیاسی جهانی باید به گونهای استفاده کرد که علاوهبر ارتقاء جایگاه انرژی کشور در مناسبات جهانی در این بخش،جایگاه کشور را نیز در مناسبات و تعاملات جهانی بالا برد.
با تبیین این موارد مشخص میشود که ما در ابعاد جهانی در چه جایگاهی هستیم و نقش ما در تعاملات فعلی و آتی بازارهای انرژی همچون نقش ایران در بازارهای آتی گاز اتحادیه اروپا و سهم ایران در تأمین نفت خام چین در سالهای پیشرو چه میزان است؟با تعریف همه این مناسبات و حرکت براساس آنها است که نقش ما در جغرافیای سیاسی انرژی در دنیا مشخص میشود."