خلاصه ماشینی:
میشوند-همچون:تشهد-رکوع-سجود-وجود-عدم...
مثلا در این اواخر تمام اختراعت خارجی با اسامی مخصوص بخود وارد زبان ما شدهاند:رادیو-الکتریک پنسلین-مکرب-سماور...
2-تفنن-اشخاصی برای خودنمائی یا اظهار قدرت کلماتیرا بدون احتیاج از زبانهای خارجی گرفته در محاوره و نظم و نثر بکار میبرند و در نتیجه لغات زیادی وارد زبان میگردد،این شیوه از قرن ششم ببعد معمول شده و چنانکه خواهیم دید این عمل لطمهء شدیدی بزبان شیرین فارسی وارد آورده است.
ادیب طوسی گان-کان کلمهء گان یا کان در آخر کلمات فارسی اگر مفرد باشد برای معانی زیر میآید: 1-علامت نسبت:شایگان-رایگان-خدایگان-گروگان: یکی پهلوان بود دهگان نژاد دلیر و بزرگ و خردمند و راد 2-علامت مکان؛در اسامی شهرها و دهات بمعنی جا و مکان آمده:جوزجان (گوزگان)-جرجان(گرگان)-نوغان-گوگان-سیرجان-گلپایگان: همی تاز تا آذر آبادگان بجای بزرگان و آزادگان 3-معدود واقع میشود-در آخر اعداد کلمهء گان بمعنی«تا»معدود قرار میگیرد: دهگان-صدگان-یگانه: ستونی دیگر پنجگان کز ساختند(رجوع شود بصفحه 89 همین شماره،س 18).
*** در صورتیکه مرکب باشد مربوط بآخر کلماتیستکه یا ختم به گ یا ک شدهاند و یا مختوم به«هـ»مختفی هستند و در اینصورت غالبا: علامت جمع است:کودکان-دیوانگان-پرستوگان: علامت نسبت است:خفقان-(خفگان)-بابکان.
علامت بیان حالت است:آونگان: لنگ لنگان قدمی برمیداشت هر قدم دانهء شکری میکاشت