خلاصه ماشینی:
"دلیل اینکه در افغانستان تمام کسانی که از دستهی طالبان هستن باید ریش داشته باشن و این یک وجه تمایز بزرگ بین مردم افغان و وسیلهای برای شناختن اعضای طالبانه.
البته باز با همهی این احوالات حسن خوشبختترین نوکر در افغانستاه!نوکری که در برابر فحش و ناسزا به ناموس خودش عکس العملی نشون نمیده ولی به خاطر اربابش حاضره هر رنجیرو تحمل کنه برای حسن،ارباب از جون خودش هم عزیزتره.
امیر گرچهنسبت به خیلی از اربابهای دیگه مهربونتره ولی او همیشه از محبت زیادی پدرش به حسن حسودی میکنه و دوست داره که پدر تنها او رو دوست داشته باشه،این حس حسادت در سرتاسر کتاب وجود داره و عاقبت سبب کاری میشه که نباید اتفاق میافتاد!
اسلامی که تنها با موازین ساختگی طالبان سازش داره!این دوران دقیقا شبیه دورانیه که سیاهپوستها حق ورود به کلیسا نداشتن و حتی حق آزاد زیستن رو هم نداشتن."