چکیده:
هدف از پژوهش حاضر بررسی پارهای از خطاهای رایج آماری،در پژوهشهای رفتاری است.بر این اساس،چهار نوع خطای آماری رایج در پژوهشهای رفتاری مشاهده شده است.خطاهایی نظیر خطای نوع اول( a )و تورم آن،خطای کاربرد نادرست فرضیهی صفر،خطای گزارش نادرست مقدار P و خطای عدمگزارش حجم اثر که در این مقاله،شرح و بسط مفهومی میشود افزون بر این،ملاحظات روششناختی و کاربردی توجه به خطاهای مذکور،به تفصیل مورد بحث قرار میگیرد.
خلاصه ماشینی:
"بنابراین،هنگام تحلیلهای آماری با چند متغیر وابسته،استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری( MANOVA )این امکان را فراهم میآورد تا از تورم خطای نوع اول و کاهش توان آزمون جلوگیری و از سوی دیگر،همبستگی درونی متغیرهای وابسته مشخص شود.
3. مقدار P و کاربرد نادرست آن همانگونه که اشاره شد،در فرضآزمایی،میزان خطای نوع اول( a )از قبل براساس یک قاعدهی قراردادی به صورت 5%یا 1%انتخاب میشود،اما میتوان به جای این کار از روش دیگری برای آزمون فرض صفر( H o?
از آنجایی که آزمونهای معناداری در علوم رفتاری با درصد بالایی از خطای نوع دوم همراه است،به منظور کاهش خطای نوع دوم یا ارتقای توان آزمون،علاوه بر راهبردهایی که روششناختی پژوهش در اختیار پژوهشگران قرار میدهد،به برآورد حجم اثر و استفاده از آن در تصمیمگیری در مورد رد یا قبول صفر پرداخته میشود (فراهانی و عریضی،1384).
مثلا در پژوهشی اسکاتز و همکاران(2005)کاربرد نادرست آزمونهای آماری در پژوهشهای روانشناسی و نوروپسیکولوژی را مورد بررسی قرار دادند،با مروری بر پژوهشهای چند دههی گذشته در حیطهی نوروپسیکولوژی میتوان استفادهی نادرست از آزمون فرض صفر در پژوهشهای تجربی(دار،سرلین و اومر،1994)،لویت، 2000)،گزارش نادرست P-value (کوهن،1990،دنیس،2002)،افزایش خطای نوع اول و نیز عدمگزارش و توجه به حجم اثر(روزنتال و روزنو)را ملاحظه نمود.
بنابراین،در پژوهشهای علوم رفتاری،گزارش حجم اثر،مقدار دقیق- P value ،کاربرد صحیح آزمونهای آماری(عدمتورم خطای نوع اول)و استفاده از تحلیل کوواریانس برای کنترل تفاوتهای اولیه به جای استفاده از فرض صفر برای احراز معادل بودن اولیهی گروهها،به دستیابی نتایج دقیق و افزایش روایی نتیجهگیریها آماری منجر خواهد شد."