خلاصه ماشینی:
") روشن نیست که آقای منتظری در دوران زندگی خویش چرا و چگونه به عناصر فاسد،قاتل،جاسوس و بی بند و بار گرایش داشته و در راه پشتیبانی از آنان دل مراجع و عالمان ربانی را پرخون میکرده است؟ آقای منتظری ادعا میکند که طلبه اهل کهک با طلبه خرمآبادی«بر سر یک مسئله جزیی!!نزاع کرده بودند»باید دید «مسئله جزیی»از دید او چه میباشد؛ چون برخی مسائل و جریانهای زشت و جنایتبار از دید او«جزیی»و ناچیز است؛چنانکه از نظر او آدمکشیهای مهدی قاتل«جزیی»و بیاهمیت است و نیز زشتکاریهای فتح الله امید که به تعبیر شادروان مرحوم حاج سید احمد خمینی«سرنوشت او با قوم لوط گره خورده بود»1از دید آقای منتظری«مسئلهای جزیی»به شمار میآمد!!روشن نیست که آقای منتظری در دوران زندگی خویش چرا و چگونه به عناصر فاسد،قاتل،جاسوس و بیبندوبار گرایش داشته و در راه پشتیبانی از آنان دل مراجع و عالمان ربانی را پرخون میکرده است؟از دید آقای منتظری،همه بزرگان بشرند و «افراد انحصارطلب که فقط منافع خودشان را میخواهند»آنان را تحتتأثیر قرار میدهند؛به جز خود او که«فوق بشر»است و انسانی فوق انسانها!نه«دیوار گوشتی»در اطراف او وجود دارد!نه از دیگران تأثیر میپذیرد!و نه عناصر«انحصارطلب»و مرموز در اطراف او وجود دارند!اگر هم در کتاب خاطرات،مطالب فراوانی از علی اصغر کیمیایی،حسن ساطع، محمود صلواتی و...
حساب آنها از حساب دیگران جداست!چنانکه حساب آقای منتظری نیز از حساب افرادی مانند آیت الله بروجردی،امام و دیگر مقامات روحانی جداست!آنچه که او از مسائل سیاسی و اجتماعی درمییابد،دیگران اصولا برنمیتابند!!ازاینرو،او در کنار بزرگانم اسلامی،مانند آیت الله بروجردی و امام،نقش راهنمایی و راهگشایی داشته است!!و در مواردی،آنان را از خطرها و نادرستیها،رهایی بخشیده و به آنان رهنمود میداده است!!این اسطورهسازی از آقای منتظری در موارد گوناگونی از کتاب خاطرات او دیده میشود؛که برخی از آن در شمارههای گذشته فصلنامه آمد و اکنون مورد دیگری از آن را بیان میکنیم."