چکیده:
یکی از معضلات بررسی تحولات سیاسی و اجتماعی ایران عصر قاجار(قرن سیزدهم
هجری)، فقدان اطلاعات و دانش غنی پیرامون مقاطع و مراحل اولیه این عصر
میباشد.برخلاف مراحل پایانی این عصر قاجار، یعنی دهههای پایانی قرن نوزدهم و دو
دهه نخست قرن بیستم که در مجموع منابع و آثار نسبتا غنی وجود دارد، در خصوص ایران
مراحل نخست شکلگیری قاجارها ما با آثار و منابع فراوانی روبهرو نیستیم.به طور کلی
منابع این مقطع را میتوان به دو بخش تقسیم نمود.نخست برخی از تذکرهها و آثاری که
توسط کاتبین و منشیهای درباری تهیه شده و گروه دوم که براساس منابع خارجیها
میباشد.بخشی از منابع خارجی شامل سفرنامهها، خاطرات یا آثاری از این دست میشود
که توسط غربیهایی که از ایران عبود کرده یا به قصد دیدار یا مأموریت دیپلوماتیک
مدتی در ایران زندگی کردهاند، تهیه شده است.بخش دیگر شامل گزارشات رسمی
کنسولگریهای کشورهای غربی میشود که عمدتا شامل انگلستان، روسیه و فرانسه است.در
این مقاله تلاش شده تا با استفاده از مجموعه این منابع تصویر و شماء کلی از وضعیت
عمومی ایران در سالهای آغازین قرن نوزدهم که مصادف میشود با شکلگیری و تثبیت
حاکمیت قاجارها، ارائه شود.
خلاصه ماشینی:
"(*)دانشیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران کمتر محقق و ایرانشناسی را میتوان یافت که در خصوص ایران و مطالعه ایران اوائل قرن نوزدهم با مشکل کمبود و بعضا حتی فقدان منابع روبهرو نشده باشد.
(1) این فقدان سبب شده تا شناخت و تجزیه و تحلیل ایران اوائل قرن نوزدهم کاری دشوار باشد، اما در عین حال به دلیل سادگی بنیانها و ساختارهای جامعه ایران در آن عصر تا حدودی میتوان با اطمینان به گمانهزنی پیرامون موضوع پرداخت.
بنابراین میتوان گفت که هشتاد درصد جمعیت اسکان یافته ایران، در ابتدای قرن نوزدهم در بیست هزار روستا پراکنده بودند که متوسط آن در حدود 400 نفر میبوده است.
(14) یک سیاح اروپایی که در اواسط قرن نوزدهم از ایران دیدار کرده، مینویسد با اینکه در مناطق مختلفی از ایران مواد غذایی به اندازه کافی موجود بود اما به دلیل شرایط بد حمل و نقل امکانپذیر نبود تا اضافه تولی آن مناطق راهی مناطق دیگری که دچار کمبود یا حتی قحطی بودند بشود.
(18) فی الواقع حج نقل و انتقال تجاری و ارتباط میان مناطق مختلف ایران آنقدر کم بود که حتی در نیمه دوم قرن نوزدهم یک سرمایهگذار انگلیسی علی رغم ترغیب دولت انگلستان و حمایتهای زیاد دولت ایران، ایجاد خط آهن در ایران را به هیچ روی اقتصادی نمیدانست.
اما شاید بتوان به این جمله بسنده نمود که حاکمیت آنان نه تنها منجر به برداشته شدن گامی در جهت گسستن از دایره عقب ماندگی نگردید، بلکه فرمانروایی قاجارها از یک سو و نفوذ مخرب قدرتهای روسیه و انگلستان در طول قرن نوزدهم، ابعاد عقبماندگی ایران را به نوبه خود عمیقتر نیز نمودند."