چکیده:
یکی از دعاوی طاری که در حقوق ما کمتر مورد توجه قانونگذار و نویسندگان حقوقی
قرار گرفته، دعوای اضافی است.برخلاف سایر دعاوی طاری(دعوای تقابل، جلب و ورد ثالث)،
در قانون آیین دادرسی مدنی تنها یک ماده(ماده 98)بدان اختصاص پیدا کرده و در
پارهای از مهمترین کتابهای آیین دادرسی به ذکر مثالهایی جهت توضیح مصادیق آن
اکتفا شده است.بدین جهت، ابهامات و پرسشهای بیشتری، در مقایسه با سایر دعاوی طاری،
در مورد این دعوی وجود دارد.در این مقاله کوشش شده، ضمن تبیین ماهیت و موقعیت
اختیارات مذکور در ماده 98، توضیحاتی راجع به مصادیق این دعوی، شرایط اقامهه و
رسیدگی به آن و سرانجام تکلیف دادگاه در مواجهه با دعوای اضافی ارایه شود.در خلال
این مباحث، به ایرادات و ابهامات قانون آیین دادرسی مدنی در این زمینه اشاره گردیده
و پیشنهادهایی برای رفع آنها مطرح شده است.
خلاصه ماشینی:
"(*)عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا قسمت اول-مفهوم و مصادیق دعوای اضافی بند اول-ماهیت و تعریف الف)موقعیت و ماهیت اختیارات مذکور در ماده 98 قانون آیین دادرسی مدنی در حقوق بسیاری از کشورها به خواهان دعوی اجازه داده شده که بعد از تقدیم دادخواست و اقامه دعوی، در صورت نیاز مبادرت به تصحیح یا تغییر و تکمیل ادعاهای قبلی و اصلی خود بنماید.
قانونگذار ما بدون اتخاذ چنین عنوانی، در ماده 98 قانون آیین دادرسی مدنی به جای تعریف به ذکر برخی از مصادیق این موضوع پرداخته و مقرر داشته:«خواهان میتواند خواسته خود را که در دادخواست تصریح کرده است در تمام مراحل دادرسی کم کند، ولی افزودن آن یا تغییر نحوه دعوی یا خواسته یا درخواست در صورتی ممکن است که با دعوای طرح شده مربوط بوده و منشأ واحدی داشته باشد و تا پایان اولین جلسه آن را به دادگاه اعلام کرده باشد».
از جمله مزایا و فواید دعوای اضافی عبارتند از:(17) 1-جلوگیری از صدور احکام متعارض در موضوعات مرتبط:برای مثال، چنانچه خواهان در دعوای خلع ید تقاضای قلع و قمع بنا به مطالبه اجرةالمثل را هنگام تقدیم دادخواست مطرح نکرده باشد و این دعاوی به موجب دادخواستهای جداگانه در شعب دیگر طرح و مورد رسیدگی قرار گیرند، ممکن است در دعوای خلع ید، خوانده غاصب شناخته نشده و حکم به خلع ید صادر نشود."