خلاصه ماشینی:
"همانطور که فعالیت لوتر در آلمان شروع شد اما به آلمان محدود نماند،افکار فلاسفه بزرگ آلمان نیز با اینکه در آلمان بیان شده اند،عملا در فرهنگ کشورهای متعدد غربی عمومیت پیدا کرده و بسیار تاثیرگذار بودهاند؛به نحوی که با صرف نظر کردن از چند متفکر بزرگ غیر آلمانی چون فرانسیس بیکن،رنه دکارت،باروخ اسپینوزا و جان لاک که بی شک هریک از آنها از اهمیتی بسزا برخوردارند،فرهنگ فلسفی غرب-در عصر جدید و چهبسا در دوره معاصر-در ابعاد بدیع و عمیق خود،در درجه اول ریشه آلمانی دارد.
هدف جنابعالی از این کار چیست؟آیا میتوان گفت که قصد شما به نحوی تحلیل رابطه خاص عین و ذهن در فرایند پیدایش سنت فلسفههای جدید در آلمان بوده است؟ مجتهدی:من در درجه اول خودم را معلم فلسفه غرب میدانم و آنچه برای من حائز اهمیت است،نفس آموزش است.
به عقیده من اگر علوم به معنای واقعی کلمه در ایران در عرض این 051 سال اخیر پیشرفت واقعی نکرده و عملا معنای ماهیت علم و مراحل تکوینی آن،با موارد اعمال علوم یعنی با صنایع مصرفی خلط شده و صرفا حالت وارداتی پیدا کرده است،برای این بوده است که دقیقا تاریخ علوم و سیر زیربنایی آنها،یعنی تاریخ فلسفه به نحو دقیق و به اندازه کافی در مملکت ما تدریس نشده است و حتی میتوان گفت که تعمدا در این مورد در اذهان،ایجاد غفلت کردهاند.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) دکتر کریم مجتهدی از جمله اساتیدی است که تأکید بسیاری بر رفع خلأ های موجود در منابع رشته فلسفه غرب داشته و خود نیز در این زمینه آثار فراوانی تألیف کرده است؛فلسفه نقادی کانت،درباره هگل و فلسفه او،فلسفه در قرون وسطی،آشنایی ایرانیان با فلسفههای جدید غرب، فلسفه تاریخ و دکارت و فلسفه او بخشی از این آثار به حساب میآیند."