خلاصه ماشینی:
"این رساله به عنوان نخستین رساله چاپ شده دلوز در 82 سالگی،نشاندهنده فیلسوف جوانی است که به جریانها و تفسیرهای متعارف از تاریخ فلسفه،کاری ندارد بلکه سروکار(یا به عبارتی دلبستگی)او معطوف به نقش برجسته و تیزوتند تخیل و تاثرات(عواطف)در به نمایههای تفکرات فلسفی است که آدمی را به سوی برساختن زندگی و اشکال نادر و کمیابش تشویق میکند و از حوزههای سلطه نهادها و قانون و هرگونه مرجعیت و تمرکزگرایی تن میزند.
سوبژکتیویته نزد دلوز(چنانکه در هیوم گوشزد میکند)، مفهوم عملی،تاثری و تجربهگرایانه است که دقیقا در اعماق عرف یعنی همان اجتماع قرار دارد و این تفکر درست نقطه مقابل دیالکتیک است.
تخیل نزد دلوز بدل به استراتژیای میشود که میخواهد در همهچیز رسوب پیدا کند و حتی عقل را از میدانگاه اصل خویش فراری دهد و هیچ مرز و قلمرویی برای خود نشناسد،حتی در نهادها و قانون و سیاست دخالت کند و به عبارتی دیگر تخیل،قدرت را قبضه کند."