خلاصه ماشینی:
"میشناسم کسانی را که به فهم و سواد و هوششان باور دارم و دیدهام آنها را که همشهری کین را گوشه خانهشان مثل«تاریخ جهانگشای جوینی»گذاشتهاند و تا صحبت از آن میشود،دست و پایشان را جوری جمع میکنند که خدایناکرده چیزی نگویند که به ساحت هنر بربخورد.
دلم میخواهد این بار ازشان بپرسم راستی،آخرینبار این فیلم را کی دیدهای؟فکر میکنی«رزباد»چیست؛ جوانی کین؟سعاد او؟رستگاریاش که مثل سراب پیش چشمش دائما محو میشد؟وسیله بازیاش در کودکی؟چی؟ برای من که تماشای چندباره اتللوی آقای اورسن میشناسم کسانی را که به فهم و سواد و هوششان باور دارم و دیدهام آنها را که همشهری کین را گوشه خانهشان مثل «تاریخ جهانگشای جوینی»گذاشتهاند و تا صحبت از آن میشود،دست و پایشان را جوری جمع میکنند که خدای ناکرده چیزی نگویند که به ساحت هنر بربخورد."