خلاصه ماشینی:
"و با این سرگذشت جای شگفتی نیست که رهبر معظم انقلاب، پس از گذشت دو دهه از پیروزی انقلاب خطاب به جمعی از محققان در مباحث اندیشه و فقه سیاسی آرزو کنند: «ای کاش از اول انقلاب، یکصد نفر از قبیل شماها پیدا میشدند که نه به جنگ کار داشتند و نه به دولت، میرفتند، مینشستند و این مسایل را برای نظام اسلامی تحقیق میکردند!»1 امروز که نظام مقدس جمهوری اسلامی، با پرسشها و چالشهای بسیاری در ترسیم مبانی مشروعیت و تبیین ساختار سیاسی و مدیریتی خود مواجه است و علیرغم تلاشهای گستردهای که در دفاع علمی از مبانی نظری و فقهی نظام و ساختار آن از یکسو و تکمیل و تثبیت ساختار حکومت و نیازهای کاربردی آن در چارچوب قانون اساسی صورت گرفته، حجم وسیعی از نیازهای علمی و پژوهشی و پرسشهای روزافزون برجای مانده، حقیقت این گفته رهبری که پرداختن به این امر از موضوعی حیاتی چون جنگ نیز مهمتر بوده است، آشکار خواهد شد.
اینک، پس از دو دهه تجربه عملی نظام و عملی شدن قریب به اتفاق بخشهای مختلف آن از یکسو، و نداشتن الگوی پیشین از سوی دیگر، این امکان وجود دارد که به این پرسش پاسخ گفته شود که آیا نظام اسلامی در هیأت و با ساختاری که دارد، و چارچوب کلی آن در قانون اساسی و پس از بازنگری سال 68، کارآمدی لازم را در مدیریت کشور بهگونه عام و مانند هر نظام سیاسی دیگر و مسوءولیتهایی که برخاسته از اسلامیت نظام است دارد و اگر کاستیها و نقاط ضعفی وجود دارد که نیازمند مطالعه عمیق است، کدام است؟ یک مرحله این مهم به بررسی عملکرد و در واقع گزارش کار نظام و مقایسه آن با موارد مشابه در دیگر نظامهای موجود برمیگردد که نوعا از حوزه کار پژوهشی محققان دینی بیرون است و کاری است که اجمالا توسط دستگاهها، مراکز مسوءول و کارشناسان مربوط صورت میگیرد."