خلاصه ماشینی:
"2 برای راولز جامعهای که بر اساس این اصول سازماندهی یابد جامعهای آرمانی است چه در آن نه تنها آزادی هیچ کس تضییق نخواهد شد، بلکه نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی نیز تا آن حد تحمل میشوند که بیشترین سود را برای افراد دارای کمترین امکانات و مزایا در بر داشته باشد.
به این صورت باز گرفتن دیگران یا به طور کلی دیگری از یک نوزاد یا حتی آدم بالغ همانا به منزله جلوگیری از امکان وجود او به عنوان یک انسان و بیان خود بسان موجودی دارای احساس، تفکر و قوه تعقل است.
3 به طور کلی میتوان گفت که وضعیت آرمانی رابطه خود و دیگری، وضعیتی است که در آن سه شرط زیر تحقق یافتهاند : 1 ــ دیگری همچون یک انسان، بدون هیچ تعلق گروهی، قومی و دینی در دیدرس انسان قرار دارد.
درد و رنج را فقط با ابراز همدردی نمیشود التیام بخشید، در این مورد کاری نیز باید بتوان انجام داد تا مثمرثمر واقع شد؛ گفتگو با دیگری در بستر دانش معینی از جهان و روحیه انسانها ممکن است؛ و زیر سوءال بردن خود و آموختن از دیگری، تنها در صورتی به وقوع میپیوندد که انسان از اعتماد به نفس لازم و دانش تشخیص منطق رویکرد و طرز برخورد دیگری برخوردار باشد.
انسان میتواند فکر کند که دیگری در سطح یک فرد، حساسیتها و رویکردهایی همچون خود او خواهد داشت، ولی آنگاه که بر اساس هویت و وابستگیهای اجتماعی خود عمل میکند دیگر حساسیتها و دغدغههای معمولی انسانی را نخواهد داشت و به طور عمده بر مبنای علایق و منافع اجتماعی خود به امور و دیگران خواهد نگریست."