خلاصه ماشینی:
"روابط عربستان سعودی با کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز صالح الختلان1 استقلال کشورهای آسیای مرکزی در 1991،کشورهای همسایه آنها در خاورمیانه را تشویق کرده است که به ثروتهای تازه کشف شده این مناطق دسترسی یابند و در پرکردن خلاء ژثواستراتژیکی که به دنبال سقوط اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی پیشآمده است،سهیم گردند.
عربستان سعودی پیشگام کشورهایی بود که در آسیای مرکزی به فعالیت پرداخت و سیاست این کشور از علاقه محدود به اعتلای اسلام در میان مردم کشورهای این منطقه تا حد گسترش روابط مالی و اقتصادی توسعه و تحول یافته است.
این مقاله،سیاست و تحولی را که از 1991 در آن به وقوع پیوسته است،تشریح مینماید و تنیجهگیری میکند که سیاست سعودی در قبال آسیای مرکزی پیچیدهتر از آن تصویری است که توسط بسیاری از تحلیلگران مسایل عربستان ارائه میشود.
هدف این مقاله،بررسی و تحلیل وضعیت فعلی روابط سعودی با کشورهای آسیای مرکزی از زمان استقلال آنها در اواخر سال 1991 تاکنون است و قصد دارد پیچیدگی این روابط را که به نظر میرسد خیلی از تحلیلگران نادیده گرفتهاند،با تمرکز بر روی صرفا یک جنبه از سیاست عربستان در قبال منطقه که همان مذهب است،روشن سازد.
در مقایسه با دیگر کشورهای منطقه که در جستجوی جای پایی برای خودر در آسیای مرکزی میباشند،عربستان سعودی از مزیتهای برخوردار است که اگر به درستی مورد استفاده قرار گیرد،میتواند ورود این کشور را به منطقه تسهیل نماید.
در واقع،مقامات آسیای مرکزی که به وجود وابستگیهای فرهنگی کشورهایشان با دنیای عرب اعتراف دارند، از هر فرصتی استفاده میکنند تا بر این نکته تأکید نماینده که منافع آنا بیشتر بر روابط اقتصادی و تجاری مبتنی است تا اینکه بر کمکهای مذهبی قرار داشته باشد."