چکیده:
مباحث و گفتمان مربوط به اخلاق بالمعنی الاعم به دو بخش عمده تقسیم می گردد. اخلاق نظری و اخلاق کاربردی و عملی. اخلاق نظری و مباحث پیرامون آن در علم اخلاق و فلسفه اخلاق مورد مطالعه و مداقه قرار می گیرد. تحلیل مبادی تصوری و تصدیقی اخلاق در فلسفه اخلاق و چیستی رفتار خوب و بد و علل و آثار آن در علم اخلاق مورد بررسی قرار می گیرد. البته علم اخلاق تحلیل فضیلت ها و باید ها و نباید ها را معطوف به رفتار مورد مطالعه قرار می دهد. به عبارت دیگر هدف و غایت تحلیل باید ها و نبایدها در علم اخلاق ناظر به آثار آن در افکار، کردار و رفتار آدمی است. عرفان ملهم از آموزه های دینی و اسلامی نیز به دوشاخه نظری و عملی قابل تقسیم است. آموزه های عرفان نظری به تحلیل مبادی تصوری و تصدیقی آدمی با خالق بی همتا و تحلیل مفاهیم مرتبط با آن مانند شوق، جذبه، وصل، فنا و مراتب سیر الی الحق با رهیافت های گوناگون می پردازد و عرفان عملی ناظر به آموزه های است که پس از تحلیل مبادی تصوری و تصدیقی عرفان و تبیین مفاهیم عرفانی در رفتار و سلوک آدمی، به حوزه اخلاق و رفتار عملی معطوف می گردد. اخلاق کاربردی و عرفان عملی صرف نظر از تحلیل گفتمانی نظری متفاوت در حوزه عمل و رفتار، دارای وجوه اشتراک و قرابت قابل مداقه است. این نوشتار به اختصار با تشریح ابعاد اخلاق کاربردی در آموزه های اسلامی در تلاش است تا پیوند آموزه های مربوط به اخلاق عملی را با آموزه های عرفانی عملی مستظهر به شریعت، تا حدودی تبیین نماید.
خلاصه ماشینی:
"جمعیت روشنفکر و شیعه مذهب«اخوان الصفاء و خلان الوفاء»که جمعیتی عرفانی مسلک و در عین حال روشنفکر و متساهل در سدههای سوم و چهارم بودند پیروان خویش را جهت نیل به سعادت،به پایبندی به آموزههای اخلاق عملی به شدت توصیه میکردند و سلوک الی الله و رسیدن به مقام کشف و شهود را در گرو تمهید مقدمات اخلاقی و تهذیب نفوس و رفتار اخلاقی،انسانی و صمیمانه با تمام اصناف خلق و خدمت به ایشان میدانستند.
لازم به یادآوری است که در عرفان هندی و ایرانی پیش از اسلام نیز با وجود وجوه افتراق با عرفان اسلامی،تخلق به اخلاق انسانی و الهی و پایبندی عملی به آموزههای اخلاقی جهت ارتقاء و نیل به مقام اتصل و وصول به سعادت و خوشبختی مورد تأکید واقع شده است.
نتیجه آموزههای اخلاق عملی و کاربردی و عرفان اسلامی بر پالایش و صفای باطن و گذشتن از عقبات نفس و اتصاف به اخلاق حمیده در قول و فعل و انصاف و مروت در رفتار نسبت به اصناف خلق و نیکی و احسان و شفقت به همنوعان و دستگیری از ضعیفان و دفاع از مظلومان و مروت و جوانمردی و در یک کلام اتصاف و تخلق به اخلاق الهی جهت ارتقاء معنوی و ورود به بارگاه قرب الهی،تأکید ورزیده و این تخلق را مقدمۀ لازم جهت نیل به سعادت و وصول به مراتب عالی انسانی و فاصله گرفتن از غرائز حیوانی و رفتار بهیمی دانستهاند."