چکیده:
این مقاله، به پیامدهای گوناگون جسمی، فرهنگی ـ اجتماعی و روانی فقر بر بهداشت روانی می پردازد. فقر فرهنگی، انزوا، پرخاشگری، ضعف اخلاقی و دینی، کاهش عزت نفس، اضطراب و اختلالات روانی از جمله این آثار مخربند. رویکرد متون اسلامی به مسائل فقر و به معانی گوناگون آن در منابع دینی دیگر مباحث این مقال است، دلائل عدم مطلوبیت فقر در این منابع عبارتند از: تضاد فقر با عدالت اجتماعی، پناه بردن به خداوند از فقر در ادعیه امامان معصوم، اهمیت دین برای انسجام اسلامی در جامعه، برنامه دین برای اهداف متعالی و عواقب نامطلوب فقر از منظر دین. سرانجام، توضیح و تبیین مواردی که موهم این برداشت است که اسلام با مسئله فقر مخالفتی ندارد، بلکه آن را تایید می کند.
خلاصه ماشینی:
"158 احتمالا مشکلبودن فهم رابطة فقر مالی با کفر موجب شده است که برخی، فقر در این روایت را به فقر نفس (فقر روانی) تفسیر کنند، اما باید گفت که برخی دیگر از مفسران حدیث، نظیر غزالی، لفظ فقر در این سخن را به همان معنای فقر مادی گرفته و در تبیین آن گفتهاند: فقر، انسان را در پرتگاه کفر قرار میدهد؛ زیرا اولا، موجب حسادت به توانگران میشود که حسد، حسنات و خوبیهای انسان را از بین میبرد و ثانیا، فقر موجب میشود که فقیر در برابر ثروتمندان اظهار ذلت و خواری کند و به آبرو و دینش لطمه وارد شود؛ ثالثا، سبب ناخشنودی به قضا و قدر الهی و نارضایتی از روزی میشود و این امر، اگر هم کفر نباشد، به کفر میکشاند.
اگر دین برای انسجام اجتماعی، تدین و وجود فضایل اخلاقی و علمآموزی و بالابودن سطح فرهنگ و امثال آنها ارزش قائل است، پس مساوات و نزدیکبودن سطح زندگی در میان افراد جامعه و محو فقر و نابرابری را نیز مطلوب و مایة ثبات اجتماعی و تأمینکنندة اهداف والای دینی میداند.
البته از نظر آنان، تأمین عدالت اجتماعی در جامعه و نزدیککردن سطح زندگی عموم مردم در اولویت اول قرار داشت و از اهداف اصلی آنان رفع فقر بهطور کامل از جامعه بود، اما این امر به زمان نیاز دارد و علاوه بر آن، گاهی حوادثی غیرمترقبه نظیر زلزله و سیل رخ میدهد و عدهای را بهطور کامل از هستی ساقط میکند."