خلاصه ماشینی:
"دکتر مصدق در خاطراتش،در«عرض جواب»به مطالبی که شاه دربارهء پیشنهاد نخستوزیری به او نوشته است،نخست مطالب کتاب مأموریت برای وطنم را که پیش از این آوردم،بیکم و کاست،نقل کرده و آنگاه به جوابگویی پرداخته است: تصور میکنم آن روز مرتبهء سومی بود که حضور شاهنشاه رسیدم و این مذاکرات وقتی صورت گرفت که انتخابات دورهء چهاردهم تقنینیه در همهجا تمام شده بود و از آراء طهران عدهء قلیلی باقی مانده بود که خوانده نشده بود و قبل از این شرفیابی میشنیدم از انتخاب من به نمایندگی اول طهران در مجلس چهاردهم اظهار رضایت نمیفرمایند و حق داشتند،چونکه این انتخاب اظهار تنفری بود که از طرف مردم نسبت به اعمال شاه فقید شده بود یعنی آن کس که شاه میخواست او را در زندان بیرجند از بین ببرد،مردم طهران به نمایندگی اول خود در مجلس انتخاب کردند.
اینک به ذکر چند موضوعی میپردازم که به گونهای با آنچه گذشت در ارتباط است: الف-شفاعت محمد رضاه شاه در دورهء ولایتعهدی برای آزادی دکتر مصدق شاه در عبارتی که پیش از این نقل کردم نوشته است چون از دخالت متفقین در امر انتخابات مجلس شورای ملی مکرد بودم به خاطرم رسید با مصدق مشورت کنم زیرا در آن زمان روابط من باوی که از خدمتگزاران محترم کشور به شمار میآمد و با هر گونهء نفوذ خارجی در ایران مخالفت داشت خوب بود...
چگونه میتوان پذیرفت که رجل سیاسی معروفی چون دکتر مصدق-که سالها پیش با خلع قاجاریه مخالفت کرده و در مجلس ششم نیز عموما با سیاست رضا شاه در هر زمینه سر ناسازگاری داشته و قطعا به همین سبب هم از دورهء هفتم مجلس شورای ملی به بعد خانهنشین شده بوده است-در سال 1319 به امر شاه زندانی شود و سپس به بیرجند تبعید گردد،و فقط با شفاعت ولیعهد نوزده ساله و با نامهء پیشکار ولیعهد خطاب به سرپاس مختاری رئیس مقتدر ادارهء کل شهربانی از زندان آزاد گردد."