خلاصه ماشینی:
"در این میان، برخی از قرآنآموزان، ناخودآگاه، قرآن را به وجوه و ترتیبهای مختلف میخواندند که با اعتراض و ممانعت برخی دیگر روبهرو میشوند؛ و آنگاه که بازخواست میشدند که چه کسی این قرائت را به شما آموخته است، بیدرنگ، هر یک، قرائت خود را به پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله منسوب میکرد؛ یعنی اینکه من در حضور پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله قرآن را اینگونه خواندم و فرا گرفتم، و ایشان هیچ اشکال و ایرادی نگرفت، در حالی که آن معلم و مقری قرآن و دیگر مسلمانان به خوبی میدانستند که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله قرآن را آنگونه که او میخواند، به وی آموزش نداده است؛ در نتیجه، به سبب اهتمامی که در حفظ و صیانت کلام الله از هرگونه خطر تحریف و تغییری در آن داشتند، بر سر قرائت درست آیات و ترتیب آنها، با یکدیگر به مشاجره و نزاع میپرداختند و آنگاه که حکمیت نزد رسول خدا صلیاللهعلیهوآله میبردند، آن حضرت از آنان میخواست که دوباره آن قسمت از آیات را که در نحوه قرائت آن با یکدیگر اختلاف دارند، قرائت کنند.
به طور کلی، از یک سو، ابلاغ تدریجی آیات و سورههای قرآن در موقعیتهای گوناگون و تنوع آن از لحاظ کمیت و موضوع و هماهنگی و انسجام، و ارتباط و تناسب درونی آیات قرآن با یکدیگر و با نیازهای قرآنآموزان و از سوی دیگر، اقراء و قرائت پیوسته و مکرر آیات قرآن در منظر مردم و اهتمام و تدابیر حکیمانه پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله در جهت ایجاد نظام و محیط آموزشی آسان و روان بر اساس اصل همکاری و همیاری، سبب میشد که افراد بیشتری در زمانهای متناوب در معرض شنیدن آیات قرآن قرار گیرند و هر قرآنآموزی با مجهز شدن به شناخت و انگیزههای لازم و به فراخور خویش در حال یادگیری و تکرار قرائت قرآن و کاربرد آن در صحنههای مختلف زندگی و تعلیم و اقراء آن به دیگران باشد."