خلاصه ماشینی:
"وی در باب نسبت علم و الاهیات مینویسد:درست است که الهیدانان و دانشمندان در دو حوزه متفاوت مشی میکنند،اما با این وصف،علم و الهیات هر دو فعالیتهای بشریاند.
جهد او، که به هر دو حوزه علم و دین تعلق خاطر دارد،این است که بعضی از مساعی را برای تعیین مشخصات علم نقادانه بررسی کند و پیآمدهای سه مکتب پرآوازه فلسفه علم؛پوزیتیویسم،مکتب پوپر و مکتب توماس کوهن و فایرابند را برای فلسفه دین شناسایی و معرفی کند.
در این کتاب،گزارش نقادانه از جنبشهای عمده در فلسفه علم قرن بیستم و تأثیر آنها بر معرفتشناسی بهطور اعم و بر تفکر دینی بهطور اخص،به دست داده شده است.
اعتقاد ما(نویسنده)این است که علم و دین لزوما دو فرهنگ یا جهانبینی مجزا و مستقل از هم نیستند که یکی از آنها عقلانی و دیگری غیر عقلانی باشد،بلکه این دو،یکی هستند."