خلاصه ماشینی:
بعضی از فیلمسازان که جرأت میکردند و سراغ مضامین و مسایلی مثل فقر اقتصادی،فقر فرهنگی و علمی و از این قبیل میرفتند برای گریز از نگاه بیرحم و حاکم بر جامعه،به دامنههای توهمآلود روشنفکری کشیده میشدند به همین خاطر ما پیش از انقلاب فیلم جدی و قابل تأملی که فضای سیاسی اجتماعی آن دوره را به خوبی تصویر و تحلیل کرده باشد،نداریم تا سالهای آخر رژیم پهلوی که فیلمهایی مانند«تنگسیر»و بعدتر«سفر سنگ»ساخته میشوند.
درحالیکه جریان سالم فیلمسازی پس از انقلاب با ساخته شدن فیلمهایی مثل نیاز،دیدهبان،هور در آتش با رفتن سراغ مضامین ساده اما عمیق و تأثیرگذار و انتخاب قالبی همتافت موضوع برای بیان تصویری موفق،نشان داد که برای رسیدن به سینمای ملی و با هویت مشخص اجتماعی و دینی،نیازی به تظاهر به انقلابی بودن و اداهای روشنفکری و عرفان بازیهای اغراق شده نیست.
اما به راستی حرفهای اصلی جامعه ما،ویژگیهایی مانند پهلوانی،فطرت پاک،از خودگذشتگی، (به تصویر صفحه مراجعه شود) بچههای آسمان(مجید مجیدی) (به تصویر صفحه مراجعه شود) مادیان(علی ژکان) حماسهسازی،ایمان به غیب و شهود و شهادت در مسیر اعتلای دین و جامعه توانسته به رسانهی سینما راه بیابد و از آنجا با مخاطبان بسیار ارتباط برقرار کند؟ درک سینما و ارایهی تعریف و تحلیل از ساختار صنعتی این رسانهی تأثیرگذار که در برخی موارد استثنایی عنوان هنری به خود میگیرد، مسئلهی ساده و سهل الوصولی نیست وضعیت نامطلوب سینمای امروز ایران بعد از سه دهه انقلاب اسلامی،تشتت و تناقضهای اصلی و فرعی در بدنهی سینما،مسیر این رسانه را در اتوبانی از فریمهای کثیری که به بنبست میرسند قرار داده است.