چکیده:
در این نوشته کوشش شده است به جایگه نسبتا باارزش حقوق مخاصمات مسلحانه در حقوق بین الملل عمومی تأکید شود و تأثیر آن در حفاظت حقوق فرد که طی جنگ به شدیدترین وجه،ممکن است مورد مخاطره قرار گیرد یا نقض شود اشاره گردد.ازاینرو به سابقه پیدایش آن در حققو موضوعه طی قرون 19 و 20،و قلمرو آن،شامل حقوق بشردوستانه به معنای خاص کلمه و حقوق مربوط به استفاده از سلاح اشاره شده است تا در پرتو آن مشخص شود تا چه میزان در نظام حقوقی اروپایی به منزلت فرد رزمنده جدای از دولت،از این رهگذر احترام گذاشته شده است.به منظور تحلیل تأثیر قواعد در تغییر رفتار جنگی،به عنوان نمونه چند مورد از انواع روشهای ناشایست جنگی که تحت تأثیر قواعد موردنظر،قالب حقوقی یافته به حفظ حیثیت رزمنده در صحنه جنگ کمک میکند،مورد ارزیابی قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"ک. آنتونیو کاسسه،مذکور،ص 243 که حقوق بین الملل مخاصمات را همانطور که گفته شد گاهی دارای جهتگیری سیاسی دانسته و آن را به حقوق کلاسیک و حقوق جدید(بعد از جنگ جهانی دوم)تقسیم میکند و حقوق قدیمی یا سنتی را لا اقل در سه مورد وسایل و روشها و طرق تضمین دارای گرایشی قدرتمدار به نفع کشورهای بزرگ و متوسط میداند که اصولا سعی نمودهاند از زیر بار تدوین مقررات دقیق در جهت جلوگیری از استفاده از آنها شانه خالی کنند،و مقررات مربوط به قربانیان جنگ که صرفنظر از جهتگیریهای ایدئولوژیک یا سیاسی تقریبا برای همه مفید و یکسان است،صص 241-239-237،او معتقد است که این موضع در پروتکلهای الحاقی نیز به چشم میخورد و مقررات آن راجع به رفتارهای جنگی کلی و غیر واضح و قابل تفسیر و ضعیف است،همانجا،ص 249؛ اما نهایتا نتیجه میگیرد(و ما هم مانند او معتقدیم که همین هم غنیمت است)«و نباید فراموش کرد که اگر همین مقدار هم نبود دیگر هیچ حد و مرزی برای جنگ وجود نمیداشت و هر جنگی به کشتارهای فجیعتری از آنچه تا به حال دیدهایم تبدیل میشد».
کنوانسیون راجع به بردگی(25 سپتامبر 1926 که در سال 1953 با پروتکلی تکمیل شد)؛ کنوانسیون سازمان بین المللی کار راجع به لغو کار اجباری(20 ژوئن 1957)؛اعلامیه جهانی حقوق کودک 1959؛معاهده راجع به حذف انواع تبعیض نژادی(21 دسامبر 1965)»معاهده راجع به پناهندگان (28 ژوئیه 1951)و افراد بیتابعیت(28 سپتامبر 1954)؛معاهده منع آپارتاید(30 نوامبر 1973)؛معاهده راجع به منع کشتار جمعی(1948)به اضافه اسناد بین المللی مربوط به حقوق بشردوستانه جنگ و بخصوص کنوانسیونهای مربوط به حقوق اسرا(سومین کنوانسیون ژنو مورخ 12 اوت 1949 به انضمام مقررات تکمیلی پروتکل اول 1977)؛و نیز ماده 3 مشترک کنوانسیونهای چهارگانه مذکور راجع به جنگ داخلی که حد اقل رفتار انسانی و عدم تبعیض را اعلام نموده است و به ویژه بند(ج)که مقرر 2-رفتار رزمندگان با یکدیگر شاید بررسی رفتار رزمندگان با یکدیگر در صحنه جنگ اساسیترین مبحث حقوق مخاصمات باشد چون نخستین وظیفه رفتاری آنان در عمل است که بقیه رفتارها را در پی دارد."