خلاصه ماشینی:
"نشر مجلهی درمان در موقعی که این جانب مدرسه طب را به اتمام رسانیده بودم،بر آن شدم که یک مجله طب با روش بسیار عالی بهطور ماهیانه منتشر کنم و چون خود به سنی نبودم که بتوانم امتیاز نشر آن را به دست آورم،یکی از همکلاسان خود را به نام آقای دکتر علی رشتی که سی سال تمام داشت برای انجام کار نامزد کردم و پس از مذاکره با او از وزارت معارف تقاضای امتیاز مجله ماهانه طبی درمانی به عمل آمد و امتیاز صادر شد.
کمکم بحثهای پزشکی و مقالات انتقادی نیز در صفحات مجله خودنمایی کرد و متولیان را که از دور ناظر جنبش منظم و مرتب این ماهنامه بودند به اندیشه فروبرد و به انحاء مختلف بر آن شدند که راه درستی پیش گیرند تا بتوانند به طریقی این مجله و بالنتیجه مرا در دایره نفوذی خود بکشند و یکی دیگر از پزشکان آزاد را در زمره سرسپردگان خود قرار دهند.
و این جانب نیز طبق حکمی در تشکیلات جدید دانشگاه به سمت دانشیار بیماریهای عمومی و رئیس کتابخانه و انتشارات دانشکده پزشکی منصوب شدم و پس از مدتی انتظار برخلاف آنچه آقای رئیس اداره کل صحیه به دستور متولیان روز گفته بود بدون اینکه گردن در ربقه اطاعت کسی درآورم،اولین شغل رسمی آموزشی خود را در دانشگاه به دست آوردم.
و مدتها نیز با سمت بازرس و مشاور تحت نظر آقای حسین علاء سفیر کبیر ایران و رئیس دانشجویان اعزامی به خارج انجام وظیفه میکرد و پس از آمدن به ایران مدتی به ریاست تعلیمات عالیه گماشته شده بود و بعدها با اختیار کامل به معاونت دانشکده پزشکی و داروسازی و داندانپزشکی منصوب شد."