خلاصه ماشینی:
"به عقیدهی من،نگارش مقدمه بر آثار ادبی و فرهنگی، سنتی پسندیده و شایسته است که بعضی استادان به دلیل نداشتن «رسالت فرهنگی و اجتماعی»از زیر بار آن شانه خالی میکنند و میگویند که استاد مسلم و دانشمند محترم باید به کار خویش مشغول باشد و آثار پژوهشیاش را برابر طرح مصوبی که از پیش منظور نظر دارد،به پیش ببرد نه آنکه وقت عزیز و دانش و بینش خود را صرف کار دیگران کند،و با نوشتن مقدمه و تقریظ،نقش مبلغ کالای فرهنگی دیگری را بر عهده بگیرد.
به قول مولانا: گفت من مستسقیام آبم کشد گرچه میدانم که هم آبم کشد باری،من به دلیل التزام به مسئولیتهای اجتماعی و فرهنگی از گروهی هستم که جز در موارد معدود-آن هم به دلائل معقولی که برای خودم در محکمهی وجدان شخصیام مقبول بوده است-هیچگاه به از زیر بار نوشتن مقدمه بر کتاب دوستان شاعر،نویسنده و دانشمند خود،شانه خالی نکردهام و خدا را شاهد میگیرم که در این کار مقصد و مقصودم خدمه به علم و ادب بوده است و نه سود شخصی یا منفعت فردی."