چکیده:
در بخش نخست این مقاله، رفتارهای دینی را به عبادی و اخلاقی تقسیم کردیم و یادآور شدیم که ملاک غالبی این تقسیمبندی، آن است که رفتارهای دینی یا در رابطه با خداست و یا در رابطه با خلق خدا. رفتارهای نوع اول را عبادی و رفتارهایی از سنخ دوم را رفتارهای اخلاقی نام نهادیم. در شماره پیشین نقش رفتارهای عبادی را در بهداشت روانی کاویدیم و در این شماره، رفتارهای اخلاقی و اهمیت آنها را در بهداشت روانی انسان بررسی میکنیم. مسائل اخلاقی در پی بهبود بخشیدن به روابط انسان با هستی و خالق آن، رابطه با دیگران و ارتباط با خود هستند. افزون بر این، دستکم برخی صفات و رفتارهای اخلاقی وجود دارد که باید آنها را جزو بیماریهای روانی به شمار آورد. همچنین اخلاق خوب در حقیقت، نقطه تعادل میان افراط و تفریط و سازگار با آفرینش خاص انسان هستند که میتوانند به سازگاری و سلامت روانی او کمک کنند. وانگهی، اخلاق میتواند به برخورداری انسان از لذت در درازمدت بینجامد. سرانجام داشتن اخلاق حسنه، فرد را محبوب مردم میکند و سبب میشود فرد ارتباط مناسبتری با دیگران داشته باشد و از بهداشت روانی برخوردار گردد. در این نوشتار، با تقسیم مسائل اخلاقی به اجتماعی و فردی، هر کدام را جداگانه بازکاوی کردهایم. در قسمت اخلاق اجتماعی، با اشاره به اهمیت تعامل با دیگران در تامین نیازها و در نتیجه، بهداشت روانی انسان، پیآمدهای برخی صفات و رفتارهای اخلاقی و اجتماعی همچون حسن خلق، فروتنی و خیرخواهی را برشمردهایم. در بخش اخلاق فردی نیز، نقش برخی صفات و رفتارهای اخلاقی، مانند زهد، صبر و توکل را در بهداشت روانی بررسی کردهایم.
خلاصه ماشینی:
"1 علامه مجلسی در ادامه این حدیث مینویسد : «ممکن است مقصود از این روایتها پنج چیز باشد : اول ـ تکبر از حقارت و پستی نفس نشئت میگیرد؛ دوم ـ تکبر در کسانی یافت میشود که حقیر بودهاند و سپس به بزرگی رسیدهاند، ولی افرادی که با عزت نفس بزرگ شدهاند، تکبر نمیورزند، بلکه همواره فروتنی میکنند؛ سوم ـ تکبر در کسانی دیده میشود که کمال واقعی ندارند و برای اظهار کمال و نشان دادن خود، راه تکبر را برگزیدهاند؛ چهارم ـ مراد آن است که ذلت و پستی نزد خداوند است؛ یعنی کسی که در پیش خداوند ارزشمند و صاحب منزلت است، اهل تکبر نیست؛ پنجم ـ انسان به سبب تکبر خوار میشود».
«اگر توکل را به معنای واقعی آن، یعنی به کارگیری اسباب طبیعی برای رسیدن به اهداف و در عین حال، واگذاری نتایج و اثربخشی آنها به خواست و مشیت الهی بدانیم، و نیز درباره اعتماد به نفس که به نیروها و تواناییهای خود اتکا میکنیم، منشأ آنها را خدا بدانیم و معتقد باشیم، هر آنچه داریم از خداست و خدا این همه امکانات و نیروها را در اختیار ما قرار داده است تا روی پای خود بایستیم و به دیگران نیازمند نباشیم، در این صورت، نهتنها اعتماد به نفس با توکل به خدا منافات ندارد، بلکه یکی از ابعاد اصلی و مهم آن را تشکیل میدهد»."