خلاصه ماشینی:
"21 ابن سینا گرچه در کتبش31مثل فارابی جهات را به سه قسم مذکور تقسیم کرده است،اما به این نکته معترض شده است که ارسطو در کتبش قسمی دیگر نیز افزوده است و آن«محتمل»است و برای آن سه تفسیر مختلف بیان کرده است که عبارتند از: 1-شاید مقصود از«محتمل»در گفتار ارسطو این باشد که کیفیت نسبت بین محمول و موضوع بنظر ما«محتمل» است و مرادش از«ممکن»بدین معنی باشد که این کیفیت نسبت در عالم واقع و نفس الامر حالت امکان دارد.
سپس فارابی میافزاید:ممکن نیز از جهت اشتراک اسمی (لفظی)بر چهار معنا دلالت میکند،سه معنای ممکن قابل تطبیق با سه معنایی است که درباره اضطراری(ضروری) و مطلق ذکر کردیم،اما ممکن دارای معنای چهارمی است که در ضروری و مطلق یافت نمیشود و آن این است که امری در حال حاضر وجود نداشته باشد،اما در زمان آینده وجود و عدمش جایز باشد.
52 2-بحث مواد ثلاث در منطق،با کلام و فلسفه علاوه بر تفاوت در نحوه استعمال و مصادیق آنها،از جهت مفهوم نیز متفاوت است،یعنی ما در کلام و فلسفه محمول خاص(وجود)را برای موضوعات بصورت ضرورت یا امکان یا امتناع استناد میدهیم،پس در کلام و فلسفه مقصود از ضرورت،واجب الوجود از امکان، ممکن الوجود و از امتناع،ممتنع الوجود است،اما در منطق چون محمول اعم از وجود و غیروجود است،لذا منظور از ضرورت،واجب الوجود نیست،بلکه ضرورت محمول نسبت به موضوع است و مقصود از امکان، ممکن الوجود و از امتناع،ممتنع الوجود نیست،بلکه امکان یا امتناع حمل محمول بر موضوع مدنظر است."