خلاصه ماشینی:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود) [یک نگاه] گزارش یک تأثیر یعقوب عمامهپیچ/نقاش تأثیرپذیری از یک اثر،زمانیکه در مدت طولانی ذهن را اشغال میکند و مدتها به صورت ابهام قابل قبول، حد اقل بخشی از نیاز درونیمان را جواب میدهد، تقریبا غیر قابل بیان و انتقال به دیگری است.
آیا واقعا تفسیر من مثل دیگران است؟آیا نقاش هم در آن شرایط قرار گرفته است یا بیننده هم تجربهء بصری درونیشدهء مشابه با ذهن و عمل نقاش را دارد؟آیا براستی میتوان این وضعیت احساسی-درونی چندگانه را برای شخص دیگر توضیح داد؛حد اقل برای اهل فن؟آیا باقی آثار نقاش چنین تأثیری را میگذارد؟آیا این تأثیر در یک فرآیند مشاهده صورت میپذیرد و با ذهن انسان قدمبهقدم بازی بصری و معنایی را باعث میشود یا از همان لحظهء اول همهء عوامل دست به دست هم میدهند؟و،در نهایت، آیا میتوان این شرایط را در اثر هنری اندازهگیری و یا دستهبندی دودوتا چهارتایی کرد؟قطعا خیر؛چون این وضعیت امروز از محصول چندگانگی باورها و ناباوریها، مشخص و نامشخص،عینی-ذهنی،در تأثیرگذاری و تأثیرپذیری بصری رنگ و ریتم فضای شعری و تصویری است."