خلاصه ماشینی:
"به همین دلیل ایجاد جو مناسب در سازمان و وجود فرهنگ باز و سازنده،میتواند زمینهای برای بروز خلاقیت باشد(محبتی و همکاران،81) آنچه کشورهای در حال توسعه را درجهت افزایش بهرهوری و پیشرفت و ترقی آنها مدد میرساند،همانا استفاده از فرصتها در رقابت با سایر کشورهاست و این امر میسر نمیگردد مگر با درایت و خلاقیت مدیران و نیز تأثیر مدیران در پرورش خلاقیت کارکنان که با کمک یکدیگر درجهت رشد و بالندگی سازمان خود و در نتیجه،جامعه بکوشند(بینام،1385) خلاقیت چیست؟ خلاقیت عبارت است از توانایی بررسی یک مسئله از زوایای دید متفاوت و جدید و میتواند دانش ما را درباره یک موضوع درهم بریزد و از نو سازماندهی کند تا بینش جدید درباره ماهیت آن موضوع به دست آوریم.
بهطور متناقض هرچه تحصیلات رسمی و تجربه افراد در کار بیشتر باشد،توانایی خلاقانه آنها در حل مشکل کمتر است،برآورده شده است که اکثر بزرگسالان بالای 40 سال، کمتر از دو درصد یک کودک زیر پنج سال توانایی حل خلاقانه مشکلات را از خود نشان میدهند،زیرا تحصیلات رسمی غالبا جوابهای صحیح،قوانین تحلیلی یا محدودیتهای فکری را به وجود میآورد(عابدی،82) با توجه به تفاصیل فوق موانع خلاقیت را به طورکلی در چندمورد میتوان به صورت زیر خلاصه کرد: 1-ترس از شکست و انتقاد 2-عدم اعتماد به نفس 3-تمایل به همرنگی و همگونی 4-عدم تمرکز ذهن(امامقلیوند،1380) نتیجهگیری گسترش و سرعت تغییرات در سراسر جهان باعث شده که خلاقیت بیش از پیش اهمیت یابد،کشورها فقط با ابتکار و نوآوری میتوانند خود را با شرایط جدید وفق داده و همگام با دگرگونیها به پیش روند."