چکیده:
رسالت است. در این بخش به مفهوم امامت به مثابه اصلی بنیادی در فلسفهی سیاسی شیعه پرداخته شده که به معنای پیشوایی و رهبری امت اسلامی تفسیر شده است. امامان علیهم السلام،هر کدام ولی الهی هستند که ولایت و رهبری آنها با امر الهی مشخص گردیده و توسط پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله معرفی شده و هدف از آن تداوم رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله در راستای ایجاد جامعهی توحیدی،اقامهی عدل و قسط، ایجاد اتصال و همدلی بین انسانهای موحد،و ایجاد جبههای مستقل و ارائهی الگوی عملی برای انسانها و نیز تبیین و تفسیر مکتب و جلوگیری از تحریف آن میباشد.بنا بر این فلسفهی امامت،نقطهی عطفی به فلسفهی
خلاصه ماشینی:
"امامان علیهم السلام،هر کدام ولی الهی هستند که ولایت و رهبری آنها با امر الهی مشخص گردیده و توسط پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله معرفی شده و هدف از آن تداوم رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله در راستای ایجاد جامعهی توحیدی،اقامهی عدل و قسط، ایجاد اتصال و همدلی بین انسانهای موحد،و ایجاد جبههای مستقل و ارائهی الگوی عملی برای انسانها و نیز تبیین و تفسیر مکتب و جلوگیری از تحریف آن میباشد.
«در روایتی معروف،امام هشتم علیه السلام میفرمایند امامت(رهبری جامعه، حکومت اسلامی)زمام دین است،چیزی است که به دین جهت میدهد و آنها را در جای خود به کار میگیرد و در زندگی بشر نیازها را با آنها تطبیق میکند.
4)ایجاد اتصال و همبستگی بین انسانهای موحد کار دیگر انبیا علیهم السلام،از جمله پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله،این است که انسانها را به لحاظ فکر و اندیشه چنان بسازند که بین آنها اتصالی عمیق و در صفوف آنها همبستگی ایجاد شود.
7)جلوگیری از تحریف و تفسیرهای انحرافی از دین قرآن و مکتب و شریعت میتواند در معرض تفسیرهای انحرافی قرار گیرد،لذا خطر تغییر آموزهها و عناوین و رموز دینی منتفی نیست،به این جهت شاخص و عنوان امامت،بعد از رسالت رسول اکرم صلی الله علیه و آله امری طبیعی خواهد بودن و همین نکته،فلسفهمندی امامت را برای ما روشن میسازد.
نتیجه نتیجهای که از این فراز بحث گرفته میشود،این است که رهبری امت، پس از نبی اکرم صلی الله علیه و آله،در فلسفهی سیاسی شیعه از امور بنیادی تفکر شیعی است و امامان علیهم السلام در چهار دورهی تاریخی،به رهبری تودههای انسانی و مسلمان و موحد پرداختهاند و در این دورهها،مقتدایی قافلهی بشری را از جانب خدا بر عهده داشتهاند."