چکیده:
ات،عقاید و تمدن شرق است.آنگونه از منابع انگلیسی برمیآید واژه مذکور نخستین بار در اواخر قرن هجدهم میلادی«1779»در زبان انگلیسی به کار رفته و رایج شده است. مستشرقان تحقیقات خود را در مورد اسلام بهطور عام و در زمینه قرآن بهطور خاص از قرن دوازدهم میلادی(زمانی که نخستین ترجمه لاتین قرآن صورت گرفت)آغاز کردند،هرچند آن زمان نام مستشرق برخود نداشتند.از قرن شانزدهم فعالیت این دانشمندان به عنوان مستشرق شکل رسمی به خود گرفت. انگیزههای اصلی مستشرقان برای روی آوردن به اسلامشناسی و قرآنشناسی عبارتند از:1-تبشیر یا تبلیغ مسیحیت.2-استعمار کشورهای مسلمان.3- انگیزه علمی. نخستین انگیزه چنان که گفتیم تبشیر یا نشر و تبلیغ مسیحیت بود.هنگامی که مسیحیان در جنگهای صلیبی از رسیدن به اهداف موردنظر خود ناامید شدند و نتوانستند مانع گسترش روزافزون اسلام از راه نظامی شوند،به سرکوب کردن اسلام از درون و مشوه جلوه دادن چهره اسلام اقدام نمودند.ترجمه قرآن به زبانهای اروپایی و تالیفات آنها در مورد قرآن از مهمترین مقدمات و وسایل رسیدن به این هدف بود. از قرن دوازدهم تا هجدهم میلادی کلیسا نقش هدایت مستشرقان و نظارت کامل بر کار اغلب آنها را به عهده داشت.کلیسا در پی سلطه بیچونوچرا بر مردم بود در حالی که اسلام در مقابل کلیسا برای آزاداندیشی و تعقل و تفکر احترام خاصی قائل بود.در نتیجه یکی از اهداف مستشرقان دور نگاه داشتن مسیحیان از تعالیم ناب قرآنی و بیزار کردن مسلمانان از دین خود بود. انگیزه دیگر مستشرقان از پژوهشهای اسلامی و قرآنی استعمار کشورهای مسلمان بود.از قرن هجدهم سفارتخانهها و کنسولگریهای کشورهای غربی در قالب استشراق به تامین منافع استعماری خود و هموار کردن راه برای ادامه استعمار مشغول شدند و پس از مدتی استعمار فکری و فرهنگی جای استعمار کهنه نظامی را گرفت. برخی از مستشرقان نیز صرفا به خاطر آگاهی از تاریخ،فرهنگ و تمدن شرق و علاقهای که به این کار داشتند به استشراق روی آوردند.یکی از اینها«توماس آرنولد»1است که در کتابش«دعوت به اسلام»بر این حقیقت استدلال میکند که مسلمانان همواره آراء و عقاید مخالفان دینی خود را تحمل کردهاند. «سلوستر دوساسی»2و«جرمانوس»3نیز از این دستهاند.«رودی پارت»4میگوید:از اواسط قرن نوزدهم مستشرقین با انگیزه علمی به شرقشناسی پرداختند. اکنون در سه بعد مختلف با بررسی نظر مستشرقان که انگیزههای متفاوتی داشتهاند به بحث در مورد قرآن میپردازیم.
خلاصه ماشینی:
"مستشرقان تحقیقات خود را در مورد اسلام بهطور عام و در زمینه قرآن بهطور خاص از قرن دوازدهم میلادی(زمانی که نخستین ترجمه لاتین قرآن صورت گرفت)آغاز کردند،هرچند آن زمان نام مستشرق برخود نداشتند.
چنین ارزیابی از سبک قرآن نشان میدهد که یا این دسته از مستشرقان با زبان و ادبیات عرب آشنایی کافی نداشتهاند تا بتوانند زیبایی اسلوب و بیان قرآن را درک کنند و یا اغراض دیگری مانع قضاوت صحیح آنها شده است.
برخی گفتهاند:پیامبر مطالب و تعالیم قرآنی را از همان محیط بتپرستی و جاهلیت عربستان فرا گرفت و آنها را در قرآن کریم جای داد.
پس اگر شباهتی دیده شود شباهت بین دین اسلام و شریعت ابراهیم است که برخی احکام و آثار آن تا زمان پیامبر در بین بتپرستان باقی مانده بود.
وی به برخی پدیدهها و حوادث طبیعی مذکور در قرآن اشاره کرده مینویسد: انیها کاملا با اکتشافات علمی مطابقت دارد در حالی که در تورات و انجیل به هیچ وجه از انها بحثی نشده است."