خلاصه ماشینی:
"دکتر کروز نگاهی به نقاشی انداخت و پرسید:«این همان حیوانی است که او را گاز گرفت؟» مایک پاسخ داد:«بله دکتر،تینا گفت که یک لیزارد سبز رنگ،به بزرگی یک جوجه یا کلاغ بوده است» دکتر گفت:«من لیزاردی که بتونه روی پاهای عقبش به ایسته نمیشناسم.
عکسهایی را که از محل زخم با دوربین پولاروید گرفته شده بود بررسی کرد و راجع به آب دهان هم پرسید،که دکتر کروز پاسخ داد هنوز منتظر جواب آزمایشگاه هستند.
» دکتر گوتی یرز توضیح داد که در میان شش هزار نوع لیزاردی که در سراسر دنیا یافت شدهاند،کمتر از یک دوجین آنها میتوانند ایستاده راه روند و از این تعداد فقط چهار تا در آمریکای لاتین زندگی میکنند.
» گوتی یرز گفت:«احتمالا همینطور هم بوده،آب دهان خزندگان حاوی سروتنین است که باعث درد زیادی میشود»سپس به سمت دکتر کروز برگشت.
» گوتی یرز اخم کرد:«آرام نشسته بود!» سرش را تکان داد و افزود:«بههرحال فکر نمیکنم که بتوانیم این واقعه را دقیقا توجیه کنیم.
گوتی یرز سری تکان داد و گفت:«به نظر من این همان لیزارد باسیلیسک است.
قربانیان یک موجود ناشناخته در کاستاریکا به آزمایشگاههای پیشرفتهء کلینیک سانتاماریا خبر رسید که دکتر گوتی یرز حیوانی را که دختر آمریکایی را گاز گرفته،یک لیزارد باسیلیسک بیخطر تشخیص داده است.
فردا صبح،منشی شیفت صبح محتویات طبقات یخچال را با لیست بیماران مرخص شده مطابقت کرد و وقتی دید که کریستین(تینا)بومن قرار است همان روز صبح مرخص شود، نمونههای بزاق را دور انداخت،اما در آخرین لحظه متوجه وجود برچسب قرمز روی یکی از نمونهها شد."