خلاصه ماشینی:
"6»با کدام مفاهیم بودایی سازگار است؟کدام اسطوره هندی-بودایی یا چینی- بودایی را میتوان مأخذ این تصاویر دانست؟اساطیر بودایی و نقش برجستههای معابد ایشان که از ششصد سال پیش به این سو دگرگون نشدهاند!آیا نباید نمونههایی از این مفاهیم و مضامین تصویری امروزه در دست و قابل انطباق با این آثار سیاهقلم و سفرنامه تصویریاش باشد،به ویژه که به قول دکتر آژند،غیاث الدین گزارش تصویری مستند ارائه میکند و«از روی تصاویر معابد گرتهبرداری کرده است.
با کدام دلیل و برهان میتوان پذیرفت گزارش تصویری سفری تا این حد مهم،پر هزینه و مشقتزای و طولانی برای حاکمی هنر پرور و هنرمند همانند بایسنقر یا پدرش شاهرخ کاری تفننی یا سر دستی و کم اهمیت باشد!اگر شیوه نامتعارف نقاش،مورد پسند نبوده،چرا باید او را به این مأموریت مهم هنری بگمارند؟و حال که فرستادهاند چرا باید نتیجهاش در زمره آثار فرهیخته هنری دربار قرار نگیرد؟مگر نقاش دیگری در کارگاههای دربار تیموریان نبودند که آثارش با ذوق و سلیقه رسمی هنری دربار سازگار باشد تا او را به این مأموریت گسیل دارند؟ غریب است که آقای آژند مینویسند:«در این تصاویر از تخیل و رؤیا کمتر میتوان سراغ گرفت51».
خواننده این جملات با خود دچار مشکل میشود که شاید این نکات درباره آثار رئالیستی مانند گوستاو کوربه یا ویلهلم لایبل است،نه محمد سیاهقلم،با آن موجودات غریب و فضاهای عجیب و پر رمز و راز و خیالانگیز!و شگفتآورتر از همه آنکه عجایب نگاریهای حیرت افزای سیاهقلم را پیش درآمدی برای امپرسیونیسم در غرب بدانیم71!البته درک این ارتباط از فهم و درایت حقیر خارج است،باید خوانندهای که هر دو گروه آثار را میشناسد،این رابطه پیچیده را کشف کند!در ادامه نوشتهاند:«این تصاویر،بخصوص تصاویر پیکرها در نظر آدمیان آن روزگار به قدری مأنوس بوده که غیاث الدین نیازی به توضیح و تشریح آنها احساس نکرده است81»."