خلاصه ماشینی:
"آثار کتاب زیر و زبر،من را بهعنوان یک بیننده،چنان پرتوقع میکند که بخواهم بدانم آیا فراهانی در کنار این آثار،کارهایی با بنمایه فرهنگ و اندیشه ایران دارد یا تمام این سالهایی را که در خارج از ایران زندگی کرده، به تصویر کردن مقالات نشریات امریکایی و اروپایی گذرانده است؟طرح این سؤال برای من،بهعنوان یک بیننده ایرانی،مهم است که اصولا این نوع طراحی،که هادی فراهانی هماکنون به آن دستیافته است،چهقدر در امریکا جذاب و مهم است؟آیا الزاما هر هنرمندی که در نشریات امریکایی و اروپایی کار میکند،باید آثارش را با تکنیکهای پیچیده و رنگگذاریهای رایانهای عرضه کند؟آیا فراهانی توانسته است در شیوه طراحی مورد پسند نشریات امریکایی،خلاقیت و جسارتی را که از او سراغ داریم،اعمال کند؟این سؤال و،البته،سؤالات دیگر،از اولین چیزهایی است که بعد از دیدن نمایشگاه فراهانی به ذهنم خطور کرد،و گمان میکنم یکی از کارهای مهم نمایشگاه گذاشتن،میتواند همین ایجاد سئوال برای مخاطب باشد و هر بیننده میتواند جوابهایی را بهعنوان پیشفرضهای درک اثر پیش خود نگه دارد.
معمولا هنرمندان جوان،که نمایشگاههای گروهی را (به تصویر صفحه مراجعه شود) صدرا بنی اسدی (به تصویر صفحه مراجعه شود) هادی فراهانی (به تصویر صفحه مراجعه شود) هانیه دلاوریان [نیم نگاه] تجربه میکنند،بسیار مایل هستند که از جمع دور شوند و نمایشگاه انفرادی را تجربه کنند،به نظر میرسد که این پنج هنرمند جوان،که همگی متولد دهه 06 خورشیدی هستند،تا اینجای راه را خوب آمدهاند.
نقاشیهای هادی هزارهای در گالری هما،نمایشگاهی از آثار هنرمندی بود که فضای نقاشیهای مرسوم به سقاخانهای را در همان سالهای شکلگیری و انتشارش،درک کرده و در زمان افتتاح تالار ایران،که بعدها به تالار قندریز تغییر نام یافت،در فهرست هنرمندان این تالار بوده است."