خلاصه ماشینی:
"بجز قواعد جزءجزء بودن،متنوع بودن و قابلیت تبدیل به کد،که روزبهروز بیشتر شناخته میشوند،آیا چیزهای دیگری هم وجود دارند که بتوان با آنها رسانههای نو را،آنطور که امروز هستند، توصیف کرد؟زبان رسانههای نو،به تحلیل زبان رسانههای نو معاصر (یا به عبارتی رسانههای نو اولیه)به عنوان آمیزهای(میتوان از استعارات رایانهای تلفیق یا تغییر شکل استفاده کرد)از دو نیرو یا سنت فرهنگی مختلف میپردازد:از یک سو،سنتهای اشکال فرهنگی شناخته شده(مانند یک صفحه،یک قاب چارگوش،یک نقطه دید متحرک)و از دیگر سو،سنتهای نرمافزار رایانهای و به ویژه HCI ،که به صورت گستردهای به چشم میخورند.
در زبان رسانههای نو، من به تحلیل این قضیه پرداختم که آنها چهطور تبدیل به رابطهایی همگانی شدند:«در ابتدا،به عنوان جزیی از فناوری گرافیک رایانهای سه بعدی،جهت طراحی رایانهای،شبیهسازی پرواز و ساخت فیلم رایانهای به وجود آمدند و در دهههای 0891 و 0991،مانند پنجرههای متحرک(در رایانهها)یا دستورهای کات و کپی،رابطهایی سنتی(و معمول)تلقی میشدند و به راهی پذیرفته شده برای تعامل با هر نوع اطلاعات که به صورت سه بعدی نمایش داده میشود،تبدیل گشتند که در فرهنگ رایانهای،به معنای هر چیز و همه چیز است:نتایج یک شبیهسازی فیزیکی،یک محوطه معماری،طراحی یک مولکول، اطلاعات استاتیکی،ساختار یک شبکه رایانهای و مانند اینها."