چکیده:
زنان پیش از ورود اسلام به ایران و پس از آن در عرصه های اجتماعی تاریخ ایران به گونه آشکار و پنهان مشارکت سیاسی داشتند. در فرایند سیاسی که به انتخاب رهبران سیاسی ختم می گردد، نقش نیروهای نیمه فعال جامعه با رهبری زنان شاخص و برجسته ای که بر عرصه های حکومتی میدان دار سیاست و فرمانروایی بودند کاملا مشهود است. این مقاله به شرح حال سیده ملکه خاتون همسر فخرالدوله دیلمی (366-378 ق) می پردازد که پس از فوت فخرالدوله، از طرف سران دولت به نیابت سلطنت فرزند خردسالش مجدالدوله با کمک دو تن از وزرای مشاور بر قلمرو شوهر در ناحیه ری به فرمانروایی رسید و با درایت تمام اوضاع آشفته امور را سر و سامان می داد و با جلب نظر دانشمندان و علما، دربار را به محل تجمع ادبا و فلاسفه تبدیل می نمود.
خلاصه ماشینی:
این مقاله به شرح حال سیده ملکه خاتون همسر فخرالدوله دیلمی (366-378 ق) می پردازد که پس از فوت فخرالدوله، از طرف سران دولت به نیابت سلطنت فرزند خردسالش مجدالدوله با کمک دو تن از وزرای مشاور بر قلمرو شوهر در ناحیه ری به فرمانروایی رسید و با درایت تمام اوضاع آشفته امور را سر و سامان می داد و با جلب نظر دانشمندان و علما، دربار را به محل تجمع ادبا و فلاسفه تبدیل می نمود.
برای مثال، پادشاهان رسمی و مستقل سال 420 هجری عبارت بودند از: سلطان محمود غزنوی در غزنه، قدرخان در بخارا، منوچهر پسر قابوس در گرگان، مجدالدوله دیلمی و مادرش سیده ملکه خاتون در ری، علاءالدوله کاکویه در سپاهان، ابراهیم پسر مرزبان کنگری در طارم، وهسوان روادی در تبریز، فضلون سدادی در گنجه، شروانشاه در شروان، ابوکالیجار دیلمی در شیراز، ابوالفوارس دیلمی در کرمان، جلال الدوله دیلمی در بغداد تا نواحی کرمانشاهان.
(خوانساری اصفهانی، 1356،ج 2، ص 162) منطقه ری و جبال که از زمان حکومت رکن الدوله، مرکزی برای ترویج تشیع و فعالیت شیعیان در سرزمین ایران شده بود، در دوره فخرالدوله نیز همچنان این مرکزیت را حفظ کرد.
در بروز اختلاف باید به نقش ابو علی وزیر مجدالدوله اشاره کرد که از تسلط مادر مجدالدوله در امور حکومتی واهمه داشت و برای آنکه از قدرت ملکه خاتون بکاهد، درصدد جلب حمایت سرداران سپاه برآمد تا بازوی نظامی ملکه را قطع کند و وزنه قدرت را به سوی مجدالدوله هدایت نماید.
اما پس از مدتی شمس الدوله نیز علیه مادر جبهه گرفت و سیده خاتون که هنوز از اقتدار لازم برخوردار بود، شمس الدوله را عزل و مجددا مجدالدوله را به حکومت برگردانید و خود همچنان زمام امور را در دست داشت.