چکیده:
قوانین مربوط به نکاح و حقوق خانواده به جز در موارد استثنایی، از سوی شارع و قانونگذار محدود شده است. در عین حال، در برخی موارد به طرفین اجازه داده شده است خواست واقعی خود را در قالب شروطی تضمین کنند.برای حمایت از حقوق زنان و دادن امتیازاتی به آنان، پس از انقلاب اسلامی شرطی در نکاح نامهها مندرج شده است. این شروط عمدتا معطوف به دو چیز میباشد: 1. حق تنصیف اموال حاصله پس از ازدواج؛ 2. حق توکیل در طلاق که مصادیق آن در دوازده بند مشخص شده است. با وجود اینکه این شروط، هم دارای پشتوانه فقهی و دینی است و هم قدم مثبتی در جهت حمایت از حقوق زنان ارزیابی میشود، در عین حال، خالی از ابهام و ایراد نیز نمیباشد.
خلاصه ماشینی:
حسن معاشرت زمانی که به عنوان شرط، در ضمن عقد نکاح گنجانده شود دارای ضمانت اجرا خواهد بود و در صورتی که بدرفتاری شوهر چنان ادامه یابد که ادامه زندگی برای زن غیر قابل تحمل شود، زن میتواند به وکالت از همسر، خود را مطلقه سازد.
ممکن است به نظر رسد که این بند با اصولی مانند حسن معاشرت، معاضدت و تعاون در زندگی زناشویی در تغایر باشد؛ زیرا اخلاق در چنین مواردی مهر و فداکاری بیشتری را از زوجه انتظار دارد نه آنکه به محض بیماری و تداوم آن همسر خویش را رها کند؛ بخصوص در موارد بیماری روانی زوج، که ترک زوجه باعث تشدید بیماری میگردد.
سؤال دیگری که وجود دارد این است که آیا برای تحقق شرط، زوجه باید تمام وظایف شرعی خود را در مقابل زوج اقامه نموده و علیرغم حسن رفتار و انجام تکالیف شرعی، زوج مبادرت به ازدواج کرده باشد و چنانچه عامل روی آوردن مرد به ازدواج دوم، رفتار زوجه ناشزه باشد، دیگر حقی برای زوجه اول نمیماند و یا اینکه این شرط مطلق است؟ در خصوص سؤال مزبور باید اظهار کرد گرچه چنین شرطی در عقدنامهها بدون هیچ قیدی آمده است، اما مسلم است که قصد طرفین از امضای شروط ضمن عقد، مشروط به انجام وظایف شرعی و عرفی زن به عنوان یک همسر بوده است و در هر عقدی مشروط له وقتی میتواند به شروط ضمن عقد متمسک شود که خود، عامل به وجودآورنده و زمینهساز تخلف از شرط نباشد.