خلاصه ماشینی:
"وقتی بحث از نوشتههای مددپور به میان میآید،سؤالهای گوناگونی میتواند طرح شود: 1-آیا مددپور یک متفکر با آرایی غیرتقلیدی و منسجم بود که نقد تفکر خود ویژهاش از ضرورت برخوردار است؟ 2-آیا مددپور با تفکر مرحوم فردید،بستگیهایی بنیادین دارد و شاگرد نحله فکری او به شمار میآید یا این اساسا افسانه است؟ 3-آیا آثار مددپور بهگونهای که خود میپنداشت و معرفی میکرد، حاوی بازاندیشی جدی و بنیاد اندیشی در قلمرو اسلام بود و موفق شده بود بر مبنای حجیت عقل و وحی و تفکر اسلامی و جوهر ایمانی،به ضرورتهای موجود در جهان ظلمتزده عصر غیبت پاسخ گوید و از راه و رسم حقیقت دور نشود و بدان باز گردد؟ درباره«متفکری با آرای غیرتقلیدی»باید اذعان کرد در آثار مددپور هیچ منظر جریان فلسفی و اندیشگون نوآورانه وجود ندارد."