خلاصه ماشینی:
"دغدغه اصلی آدورنو و هورکهایمر ایستادن در درون شکافها و حفرههایی است که در کلیت روشنگری وجود دارند و اتفاقا همین حفرهها هستند که ذات روشنگری را برملا میسازند و نشان میدهند هویت روشنگری به آن چیزهایی بسته است که روشنگری در گریز از آنها تلاش میکند.
نام کتاب به خوبی بیانگر رویکرد نویسندگان آن است:نشان دادن دیالکتیکی که در درون روشنگری اتفاق میافتد و نتیجه آن،رسیدن به جایی است که نقطه مقابل تمام آرمانهای روشنگری است،نقطهای که مشخص میشود روشنگری درست به همان چیزهایی خستم شده که ادعای گریز از آنها را داشت.
اما آدورنو و هورکهایمر معتقدند وضع به همین منوال نمیماند، همین تناقض بنیادین،بنیانهای یهودستیزی را ویران میکند و روشنگری از این مرحله نیز میگذرد:«تنها خود روشنگری است که میتواند پس از چیرگی برخویش و به دست گرفتن مهار قدرت خویش،مرزهای روشنگری را درنوردد.
همچنانکه فعالیتهای فرمالیستهای روس تا سه دهه ناشناخته ماند و در دهه 05 با ترجمه آنها و آشنایی دنیای انگلیسی زبان و فرانسه زبان با دستاوردهای آنها،مطالعات ادبی و سپس گستره علوم انسانی را دچار تحولات عمیق و بنیادین کرد،نظریات باختین نیز با تأخیری طولانی مکان خود را یافت و از اواسط دهه 08 تا امروز نفوذی هرچه بیشتر یافته است و نظریات او در حوزههای هرچه گستردهتر به کار گرفته میشود.
ترجمه و انتشار کتاب زیباییشناسی و نظریه رمان در سالی که گذشت اتفاق مهمی در حوزه نشر کتب بود که برای آشنایی بیشتر دانشپژوهان ایرانی با اندیشههای این فیلسوف و زیباییشناسی و نظریه رمان میخائیل باختین ترجمه:آذین حسینزاده مرکز مطالعات و تحقیقات هنری و وزارت ارشاد 4831 نظیهپرداز برجسته قرن بیستم مرجع مناسبی به شمار میرود."