خلاصه ماشینی:
"این در حالی است که به تفسیر دلوز و با توجه به اینکه نظام فلسفی کانت در 3 نقد را از منظر رابطه قوا بررسی میکند،«همکاری و مشارکت قوای آدمی-یعنی حساسیت،تخیل، فاهمه و عقل-در هر 3 نقد،حس مشترک ویژه آن نقد را پدید میآورد».
قوای مختلف ذهنی در 2 نقد دیگر،روابطی را با یکدیگر پدید آورده بودند اما این رابطه فقط تا آنجا انتظام مییافت که همواره یک قوه غالب یا تعیینکننده بود که قاعده خود را بر دیگر قوا تحمیل میکرد.
دلوز بیان میدارد که«اگر قوا میتوانند به این ترتیب در روابطی متغیر اما نظام یافته توسط یکی از آنها وارد شوند،باید نتیجه گرفت ک همه آنها قابلیت در روابطی آزاد و نامنظم را دارند؛ روابط آزادی که در آن هریک از قوا به حدود خود بسنده میکند و مع الوصف امکان نوعی هماهنگی با دیگر قوا را نشان میدهد.
او به ویژه به رابطه تکنولوژی و سرعت علاقه بسیار دارد و این علاقه مطالعات او را به سمت بررسی مفهوم تصادف-که از پیامدهای افزایش سرعت،به واسطه گسترش تکنولوژی بوده-سوق داده است؛ خواه این تصادف حاصل برخورد 2 قطار در ریل آهن باشد،خواه تصادفی مجازی که به اعتقاد ویریلیو تصادفی است که جوامع تکنولوژیک در پیشرو دارند و او دردصد است در کتاب جدید خود با عنوان«تصادف اصلی»آثار فاجعه بار آن را بررسی کند.
درست است که هنوز هم قطارها باهم برخورد میکنند و کشتیها غرق میشوند اما تصادفی که به اعتقاد ویریلیو باید منتظرش بود و آثار فاجعهبار آن دارای ابعاد جهانی به وسعت کل«سیارهما»است،این بار از تکنولوژی جدید سر بر میآورد؛مسئلهای که ویریلیو در کتاب آخر خود«تصادف اصلی»قصد طرح آن را دارد؛تصادفی که این بار در تکنولوژیهای جدید مجازیسازی اتفاق میافتد."