خلاصه ماشینی:
"من نباید برای کارهای معمولی که هر استاد و دانشمند دیگری هم میتواند انجام بدهد،زیاد وقت بگذارم.
خودم را حافظ کنم تا فرصت کار کردن از من سلب نشود.
به این معنی که من رهی معیری یا شهریار نیستم که اگر هنر شعر از من سلب شود، از من در پهنهی فرهنگ و ادب،نامی نماند.
به عبارت دیگر،شاید شاعری برای فیلسوفان یا عالمان قدر اول،شأنی نباشد اما شعر خوب گفتن هم کار آسانی نیست یعنی هر فیلسوفی هم نمیتواند مثل خیام شعر بگوید!
من باید جوش و هیجانی داشته باشم که شعر بگویم.
بیآنکه بخواهم ادای روشنفکران را درآورم،باید بگویم من برای خود «رسالت»ی قائلم و شعر برای من یک سلاح نامرئی موثر در نبرد حق علیه باطل است.
شمارههای نایاب مجلهی حافظ چند دورهی کامل شش جلدی صحافی شدهی مجلهی حافظ هنوز در دفتر مجله باقی است ولی بعضی شمارههای مجلهی حافظ برای تکمیل دورههای موجود نایاب است."