چکیده:
شاه اسمعیل اول موسس دولت صفوی پایتخت خود را در شهر تبریز قرا داد. وقوع جنگهای مکرر بین ایران و عثمانی که موجب صدمات و خرابیهای فراوان در تبریز وبعضی از شهرهای آذربایجان گردید،شاه تهماسب جانشین شاهاسمعیل را بر آن داشت که پایتخت را از تبریز به جای دورترو امنتری انتقال دهد و برای انجام این امر شهر قزوین را که از نظر جغرافیایی و خطوط ارتباطی از موقعیت ممتازی برخوردار بود،به پایتختی برگزید و در آنجا دولتخانهای بنا کرد شامل کاخها و باغها و میدانها و دیگر تأسیساتی که در خور پایتختی عالی برای دولت صفوی بود.امروز از آن همه بناها و باغها چیزی به جز عمارت چهلستون و سردرب فاخر عالی قاپو باقی نمانده است اما تصویر دل انگیزی که عبدی بیگ نویدی شاعر معاصر شاهتهماسب از این دولتخانه در خمسهای که آن را«جنات عدن»نام نهاده در منظر ما قرار میدهد، روایتی است چهار صد ساله از یک دارالسلطنه کم نظیر عصر صفوی.
خلاصه ماشینی:
"دهها روایتی که از مورخ و روایتگر نامدار قرن ششم قمری،عبد الکریم رافعی،در اثر معروف وی التدوین فی اخبار قزوین(ج1،ص 42-4)، و از حمدالله مستوفی(6631:858-377)-مورخ و جغرافیادان بزرگ اوایل قرن هشتم -در فضایل و حسنات اقامت در این شهر آمده و بارها از قزوین به عنوان باب الجنه یاد شده،نشانگر آن است که این لقب در توصیف قزوین برمبنای فضایل این شهر بوده است: بابت جنت لقبش آمد و نامش بشنو جعفر آباد کزو خلق خدا آسودند امروز از دولتخانهء صفوی و باغ و میدان سعادت و نقاشیهای ریز قلم در و پیکر کاخها و کوشکهای آن به جز عمارت کوچک چهل ستون که به موزهء شهر تبدیل شده و سر درب باشکوه عالی قاپوه و کتبهء زیبای آن-به خط خوشنویس نامدار دوران شاه عباس اول-چیزی به جز خرابههای عمارات 004 سالهء آن باقی نمانده است و اخرین تخریبی که در ایوان موسوم به نادری انجام گرفت،مربوط به جنگ جهانی دوم است که در دوران حضور نیروهای متفقین پس از 0231 شمسی در قزوین صورت گرفت.
به نظر اینجانب،یکی از متون قدیمی مربوط به دورانشاه تهماسب اول که در قالب اشعار مفصل در چند منظومه در دست است،اثری است از عبدی بیگ نویدی -شاعر دوران شاه تهماسب-که به دستور این پادشاه،پس از آنکه قزوین به پایتختی انتخاب شد و شهر جدید جعفر آباد وبناهای دولتی آن به اتمام رسید، توصیفی شاعرانه از مجموعهء کاخها وکوشکها و خیابانها و باغهای آن انجام داده است."