چکیده:
یکی از تاریخ نگاران پس از هرودت،کنسفن است که با تألیف اناباسیس شاید کهنترین دفتر خاطرات جنگی را نوشته باشد.لشکرکشی نافرجام کورش جوان بر ضد برادرش،اردشیر دوم هخامنشی که در آناباسی روایت شده،نه تنها با تاریخ ایران،بلکه با تاریخ یونان نیز مرتبط است و به همین سبب،این کتاب در یونان و بعد،در تمامی غرب،شهرت فراوان یافت.با اینکه همزمانی کسنفن با وقایع منقول در کتابش،اهمیت آناباسیس را افزونتر میکند،مورخ نباید گزافههای فاتحانهء نویسندهء آناباسیس را نادیده بگیرد.در آناباسیس جنبههایی از وضع اجتماعی،سیاسی و نظامی ایران در اواسط عمر هخامنشی روشن شده و این اثر بههرحال،به عنوان یک منبع دست اول برای بخضی از تاریخ هخامنشی سزاوار تأمل بسیار است.
خلاصه ماشینی:
"این رویداد که به حیثیت نظامی شاهنشاهی هخامنشی لطمه آورد،با عواقب روانی پر اثری که از خود بر جای گذاشت،شاید مسیر تاریخ جهان باستان را دگرگون کرد؛چنانکه به عقیدهء یکی از محققان غربی،اگر کورش جوان زنده مانده بود،شاید عصر یونانی مآبی با او آغاز میشد و در راهی دیگر میافتاد(یگر،6731:ج 3،ص 5811-4811).
کسنفن نیز تأکید میکند که در میان ایرانیان رسم بر این بوده است که فرمانده در قلب سپاه جای گیرد(کتاب یکم،فصل 8،بند 22)مؤلف آناباسیس،سپاه کورش را شامل 001 هزار سرباز پارسی و 31 هزار چریک یونانی میداند ودر مقابل،تعداد لشکریان اردشیر دوم را یک میلیون و 002 هزار تن،به همراه 6 هزار سوار محافظ شاه برمیشمرد(کتاب یکم،فصل 7،بندهای 01-11).
با این همه،آناباسیس همیشه نیز از اینگونه نکتهها خالی نیست؛چنانکه مؤلف در نزدیک بابل،از«دیوار ماد»نام میبرد،از طول و عرض و ارتفاع آن سخن میگوید و جنس آن را از آجر و قیر میداند(کتاب دوم،فصل 4،بند21)و یا هنگام عبور از آسیای صغیر،گاه از اسطورههای یونانی مشهور در آن نواحی یاد میکند(کتاب یکم،فصل،2 بندهای 8 و 31) نتیجه از آنجا که تصویر دیگری،اینچنین زنده و پویا از ایران عصر هخامنشی در دست نیست،باید پذیرفت که آگاهیهای داده شدهء کسنفن،بسیار قابل توجه و حایز اهمیت است.
کسنفن در کتاب خود تصریح میکند که یونانیان تنها به امید دستیابی به ثروت و آسایشی که کورش جوان به انان وعده داده بود،با وی همراه شدند(برای مثال،نک:کتاب یکم:فصل 4،بندهای 11-31)؛و هنگامی که از مرگ کورش اگاهی یافتند،نه تنها ادعا کردند که به قصد جنگ به ایران نیامدهاند(کتاب دوم،فصل 3،بند12)،بلکه حتی پیشنهاد کردند به عنوان سربازان اردشیر دوم،با دشمنان وی نبرد کنند(کتاب دوم،فصل 5،بندهای 11-31)."